رقیه صادقی، محمود صفری، دکتر مسعود کریملو، معصومه باقری نسامی، زهرا اسماعیلی دوکی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۷ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف: بعد از عمل جراحی قلب باز در بخش مراقبتهای ویژه، قرار دادن بیماران در وضعیت نیمه نشسته و خوابیده به پشت، از مدتها پیش به عنوان یک مانور درمانی جهت بهبود اکسیژناسیون، برای جلوگیری از هیپوکسی و پیامدهای خطرناک آن مطرح بوده است، ولی تا کنون برای مقایسه تأثیر دو وضعیت فوق بر میزان تبادلات گازی و بهبود اکسیژناسیون و جلوگیری از هیپوکسی در ایران مطالعات زیادی صورت نگرفته است، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی مقــایسهای تــأثیر وضعیت نیمه نشسته و خوابیده به پشت و مدت زمان آن بر نتایج گازهای خون شریانی بیماران بستری در بخش مراقبتهای ویژه جراحی قلب باز مرکز مازندران انجام شده است.
مواد و روشها : این یک مطالعه نیمه تجربی است که در سال ۱۳۸۷ در مرکز جراحی قلب دانشگاه علوم پزشکی مازندران بر روی ۳۰ نفر از گروه سنی۶۰ ـ ۱۸ ساله که به روش نمونهگیری آسان و در دسترس از بیماران بخش مراقبتهای ویژه که واجد شرایط ورود به تحقیق بودهاند، انتخاب گردید. تأثیر تغییر وضعیت و مدت زمان آن از حالت نیمه نشسته به وضعیت خوابیده به پشت در زمانهای ۱۵، ۳۰، ۴۵ و ۶۰ دقیقه بر میزان گازهای خون شریانی با استفاده از دستگاه آنالیزر اندازهگیری شد، سایر اطلاعات لازم با استفاده از چک لیست، پرونده بیمار و نتایج آزمایشگاهی به دست آمده است. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون آماری آنالیز واریانس برای دادههای تکراری تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: میانگین درصد اشباع اکسژن خون شریانی قبل از تغییر وضعیت( نیمهنشسته) ۱۸/۰ ±۷۷/۹۸ درصد، بعد از تغییر وضعیت(خوابیده به پشت) در زمانهای۱۵، ۳۰ و ۴۵ دقیقه مقادیر یکسان و برابر با ۱۶/۰± ۷۹/۹۸ درصد بود و در دقیقه ۶۰ به ۴۴/۰±۴۳/۹۸ درصد رسید که اختلاف معنیداری نداشتند. میانگین فشار سهمی دیاکسیدکربنخون شریانی قبل از تغییر وضعیت ۷۷/۰± ۹۲/۳۷ درصد و بعد از تغییر وضعیت به ترتیب در زمانهای مذکور دارای اندازههای ۰۳/۱±۶۷/۳۸ درصد، ۰۳/۱ ±۵۲/۳۷ درصد،۹۶/ ۰±۹۵/۳۷ درصد و در دقیقه ۶۰ به ۸۴/۰± ۵۰/۳۷ درصد رسید که اختلاف معنیداری نداشتند. میانگین فشار سهمی اکسیژن خون شریانی قبل از تغییر وضعیت برابر ۱۷/۶±۷۲/۱۴۵ درصد و ۳۰ دقیقه بعد از تغییر وضعیت به ۷۸/۵±۴۹/۱۴۳ درصد کاهش یافته و ۶۰ دقیقه بعد مجدداً به ۰۳/۶±۳۱/۱۴۶ درصد افزایش یافت، که اختلاف معنیداری ملاحظه نشد.
نتیجهگیری: در این تحقیق ملاحظه شد که تغییر وضعیت و مدت زمان آن تغییر چندانی در نتایج آزمایشگاهی گازهای خون شریانی ایجاد نمینماید و این بیماران نبایستی به منظور بهتر شدن تبادلات گازی در وضعیت نیمه نشسته قرار بگیرند، زیرا که این وضعیت نمیتواند تأثیر مثبتی در تبادلات گازهای خون شریانی ایجاد نماید و از مشکلات خطرناک و جدی ناشی از هیپوکسی جلوگیری نماید و ممکن است ما را از انجام اقدامات دیگر برای رفع هیپوکسمی باز دارد، لذا بهتر است بیمار را برای راحتی بیشتر وجلوگیری از زخمهای فشاری در نواحی مستعد و سُر خوردن بیمار به پایین تخت در وضعیت خوابیده به پشت قرار داد.
واژههای کلیدی: وضعیت، هیپوکسی، اکسیژناسیون، گازهای خون
محمدحسین باقری، اکبر اعظمیان جزی، ابراهیم بنی طالبی، محمدحسین نصر اصفهانی،
دوره ۲۳، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کبد چرب غیرالکلی اصلیترین بیماری کبدی است که بروز آن با عادات نادرست غذایی و اضافه وزن ارتباط دارد. هدف این پژوهش مقایسه اثرات ۸ هفته تمرین اینتروال شدید(HIIT) و تمرین استقامتی کم شدت(LIET) بر بیان ژن Hig۲ و محتوای تری گلیسیرید کبدی رتهای مبتلا به کبد چرب(NAFLD) بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ۴۰ رت نر ویستار به طور تصادفی در چهار گروه مساوی تقسیم شدند. گروههای کنترل، LIET و HIIT که به مدت ۱۶ هفته غذای پر چرب با هدف ایجاد کبد چرب مصرف کردند و گروه شم که در این مدت از غذای استاندارد استفاده کرد. تمرین گروه HIIT شامل مراحلی از دویدن شدید بر اساس درصدی از حداکثر سرعت بود که با دویدن کم شدت به عنوان استراحت فعال جدا شده بود. تمرین گروه LIET نیز بر اساس مسافت طی شده گروه HIIT همسانسازی شده بود. در پایان ۸ هفته تمرین، میزان بیان ژن Hig۲ و محتوای چربی کبدی اندازهگیری شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری کروسکالـ والیس تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بین گروههای تحقیق تفاوت معنیداری در میزان بیان ژن Hig۲ (۴۳/۱۲=K۲،۰۰۶/۰ =p) وIHL (۸۴/۳۲=K۲، ۰۰۱/۰=p) مشاهده شد. تفاوتهای معنیدار در بیان ژن Hig۲ بین گروه کنترل و گروهHIIT(۰۳۱/۰=p) و گروه کنترل با LIET (۰۱۲/۰=p) مشاهده شد، اما تفاوتهای معنیدار در بیان ژن Hig۲ بین گروه HIIT و گروه LIET مشاهده نشد(۴۵۳/۰=p). همچنین، تفاوتهای معنیدار در IHL بین گروه کنترل و HIIT (۰۰۱/۰=p) و گروه کنترل با LIET(۰۰۱/۰=p) مشاهده شد. همچنین، تفاوتهای معنیدار درIHL بین گروه HIIT و گروهLIET مشاهده شد(۰۰۳/۰=p).
نتیجهگیری: تمرینهای تناوبی شدید و هم تمرینهای تداومی با شدت کم از طریق کاهش در بیان ژن Hig۲ باعث کاهش محتوای چربی کبدی و بهبودNAFLD میشود. همچنین، کاهش چربی کبدی در گروه تمرین تناوبی شدید به طور مستقل از کاهش وزن رخ میدهد.