[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
بانک ها و نمایه نامه ها::
فرم پیش نیاز ارسال مقاله::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
بانک ها و نمایه ها
DOAJ
GOOGLE SCHOLAR
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۱۲ نتیجه برای موش سوری

مرتضی پیری ، محمد ناصحی ، مریم السادات شاهین ، محمدرضا زرین دست،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده

مقدمه و هدف: تعدادی از آلکالوئیدهای βـ کربولین نظیر هارمان به طور طبیعی در زنجیره غذایی انسان حضور دارند. به علاوه برخی از گیاهان محتوی β ـ کربولین، دارای اثرات رفتاری نظیر اثر توهم‌زا می‌باشند. در این مطالعه اثر تزریق آگونیست گیرنده نیکوتینی بر روی تخریب حافظه القاء شده با هارمان در موش سوری بررسی شد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی که در سال ۱۳۸۸ در دانشگاه شهید بهشتی تهران انجام شد، تعداد ۲۴۰ سر موش سوری انتخاب شده و به طور تصادفی به ۲۱ گروه تقسیم شدند. موش‌های سوری با تزریق درون صفاقی کتامین هیدروکلراید و گزیلازین بی‌هوش شدند، سپس در دستگاه استریوتاکسی قرار داده شدند. دو کانول در ناحیه CA۱ هیپوکامپ پشتی قرار داده شد. به تمامی‌ حیوانات قبل از شروع آزمون رفتاری برای بهبود یک هفته فرصت داده شد وسپس حیوانات در دستگاه یادگیری احترازی غیر فعال مدل پایین آمدن از سکو آموزش دیدند. حیوانات ۲۴ ساعت بعد از آموزش تست شدند و میزان تأخیر حیوان در پایین آمدن از سکو به عنوان معیار حافظه اندازه‌گیری شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های آماری آنالیز واریانس یک‌طرفه و من ویتنی تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: تزریق درون صفاقی هارمان پیش از آموزش و پس از آموزش حافظه اجتنابی مهاری را تخریب می‌کند، اما تزریق پیش از آزمون هارمان‌، به یادآوری حافظه را تغییر نمی‌دهد. به کار بردن قبل از آزمون دوزهای بالای نیکوتین ( ۵/۰ میکروگرم بر موش) به یادآوری حافظه را کاهش می‌دهد. از طرف دیگر تزریق قبل از آزمون دوزهای غیر مؤثر نیکوتین به طور کامل حافظه تخریب شده با هارمان را برمی‌گرداند. نتیجه‌گیری: نتایج به دست آمده در این مطالعه نشان ‌داد که برهمکنش پیچیده‌ای بین گیرنده‌های نیکوتینی هیپوکامپ پشتی و حافظه اجتنابی مهاری تخریب شده با هارمان وجود دارد.
علی اکبر جعفری، علی محمد لطیفی، رضا حاج حسینی ، مجید شهرتی، محمود ثالثی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۲ )
چکیده

چکیده زمینه و هدف: گیاه اسکروفولاریا استریاتا، به صورت سنتی در التیام زخم‌ مورد استفاده قرار می‌گیرد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر عصاره گیاه اسکروفولاریا استریاتا بر فرآیند التیام زخم پوستی موش سوری بود. روش بررسی: این مطالعه تجربی بر روی ۳۵ سر موش سوری نر نژاد NMRI بــــا وزن ۳۰ـ‌۲۵ گرم در قالب ۵ گروه مساوی انجام شد. دو زخم مدور به وسیله پانچ ۶ میلی‌متری در ناحیه پشت موش‌ها ایجاد شد و به مدت ۳ هفته در قفس‌های مجزا تحت درمان قرار گرفتند. گروه اول شاهد و گروه‌های بعدی به ترتیب با پماد فنی توئین ۱ درصد، عصاره الکلی، هیدرو الکلی و آبی ۱۰ درصد به مدت ۲۱ روز و روزانه دوبار تیمار شدند. از زخم‌ها روزانه به وسیله دوربین دیجیتال عکس‌برداری شد و مساحت آن با نرم افزار Image J محاسبه شد. داده‌ها با آزمون کروسکال‌والیس و من‌ویتنی آنالیز شدند. یافته‌ها: متوسط زمان ترمیم زخم در گروه‌های شاهد، فنی توئین و عصاره‌های الکلی، آبی و هیدروالکلی به ترتیب؛ ۱/۳±۱/۹، ۹/۱±۶/۶، ۷/۱±۵/۶، ۸/۱±۷/۶ و ۹/۰±۱/۶ روز بود. هم‌چنین اندازه اسکار باقی مانده در این گروه‌ها به ترتیب؛ ۸۳/۱±۰۸/۹، ۲۰/۱±۸۴/۵، ۶۲/۰±۷/۳، ۷۴/۰±۵/۳ و ۷۹/۰±۸۱/۲ میلی‌متر مربع بود که متوسط زمان التیام زخم و اندازه اسکار باقی‌مانده در گروه‌های تیمار با گروه شاهد اختلاف معنی‌داری داشتند(۰۵/۰p<). نتیجه‌گیری: عصاره گیاه اسکروفولاریا استریاتا موجب کاهش زمان التیام زخم باز پوست موش سوری می‌شود و در بین سه نوع عصاره استخراج شده از این گیاه، عصاره هیدروالکلی بهترین نتیجه را نشان داد. واژه های کلیدی: اسکروفولاریا استریاتا، التیام، زخم، عصاره، موش سوری

دوره ۱۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: عوارض جانبی حاصل از سیکلوفسفامید باعث کاهش باروری و حتی عقیمی‌ در افراد تحت درمان با این دارو می‌شود. هدف این مطالعه بررسی اثرات محافظتی کروسین بر بافت بیضه در موش‌های سوری بالغ تحت درمان با سیکلوفسفامید بود. روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ۱۵ سر موش سوری نر بالغ ۲۵ـ۲۰ گرمی‌در ۳ گروه مساوی شامل؛ گروه کنترل با دریافت روزانه ۱/۰ سی‌سی سرم فیزیولوژی، گروه شم کنترل با دریافت ۱۵ میلی‌گرم بر کیلوگرم سیکلوفسفامید هفته‌ای یک بار و گروه تجربی با دریافت روزانه ۲۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم کروسین به همراه سیکلوفسفامید به صورت داخل صفاقی تقسیم شدند، پس از ۵ هفته تزریق، ظرفیت آنتی‌اکسیدانتی تام سرم خون آنها اندازه‌گیری شد و بیضه‌ها جهت انجام کارهای شیمی‌بافت، بافت شناسی و ریخت سنجی مورد مطالعه قرار گرفتند. داده‌ها با آزمون آماری آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: مطالعه ریخت سنجی نشان داد که میانگین ضخامت اپی تلیوم، قطر لوله‌های منی‌ساز و تعداد سلول‌های لیدیگ در گروه تجربی به طور معنی‌داری بیشتر از گروه شم کنترل بود(۰۵/۰p<). میانگین پراکندگی ماست سل‌ها در گروه شم کنترل نسبت به گروه تجربی افزایش معنی‌داری داشت(۰۵/۰p<). هم‌چنین افزایش واکنش پاس مثبت، آلکالین فسفاتاز و دانه‌های چربی در سیتوپلاسم سلول‌های لیدیگ در گروه شم کنترل نسبت به سایر گروه‌ها مشاهده شد. ظرفیت آنتی‌اکسیدانتی تام در گروه شم کنترل دارای کاهشی معنی‌دار نسبت به گروه کنترل و تجربی بود(۰۵/۰p<). نتیجه‌گیری: به طور کلی کروسین توانست به میزان قابل توجهی از عوارض ناشی از تجویز سیکلوفسفامید جلوگیری نماید.
فهیمه خان محمدی قانع، رسول شهروز، عباس احمدی، عباس احمدی، مزدک رازی،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده

چکیده زمینه و هدف: سیکلوفسفامید در کنار نقش‌ درمانی دارای اثرات سرکوب سیستم ایمنی، القای استرس ‌‌اکسیداتیو، تأثیر بر DNA سلول‌های جنسی و کاهش قدرت باروری است. هدف این مطالعه ارزیابی اثرات محافظتی کروسین بر روند رشد جنین‌های حاصل از لقاح آزمایشگاهی در موش‌های سوری درمان شده با سیکلوفسفامید بود. روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ۳۶ سرموش سوری ماده ۸-۶ هفته‌ایی به ۳ گروه تقسیم شده و به مدت ۲۱روز تیمار شدند. به گروه کنترل، روزانه سرم فیزیولوژی(۱/۰میلی‌لیتر به صورت درون صفاقی)، به گروه کنترل شم، سیکلوفسفامید یک بار در هفته(۱۵ میلی‌گرم بر کیلوگرم درون صفاقی) و به گروه تجربی، سیکلوفسفامید به همان روش به همراه تزریق روزانه کروسین(۲۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم درون صفاقی) تجویزشد. پس از پایان دوره درمان، تحریک تخمک ‌گذاری با استفاده از PMSG وHCG انجام شد. از ۶ سر موش سوری نر بالغ بارور جهت تهیه اسپرم نرمال استفاده شد. حیوانات پس از بیهوشی آسان‌کشی شدند و پس از استحصال تخمک و اسپرم‌های نرمال و انجام لقاح در محیط کشتHTF+۴mg BSA ، تخمک‌های لقاح یافته به مدت ۱۲۰ ساعت انکوبه شدند و مراحل رشد جنینی در این مدت مورد بررسی قرار گرفت. داده‌ها با آزمون‌ آماری روش مقایسه نسبت‌‌ها تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: در گروه کنترل شم کاهش معنی‌داری درتعداد اووسیت‌های مناسب، درصد لقاح، دو‌سلولی، بلاستوسیست و افزایش معنی‌داری در تعداد جنین‌های متوقف شده در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد و تجویز کروسین باعث افزایش معنی‌دار تعداد اووسیت‌های مناسب، درصد لقاح، دوسلولی، بلاستوسیستها و کاهش معنی‌دار تعداد جنین‌های متوقف شده نسبت به گروه کنترل شم گردید(۰۵/۰p<). نتیجه‌گیری: تجویز کروسین به همراه شیمی‌درمانی با سیکلوفسفامید باعث بهبود روند رشد جنین‌های حاصل از لقاح آزمایشگاهی شد. واژه‌های کلیدی: کروسین، سیکلوفسفامید، موش سوری، تخمک، لقاح داخل آزمایشگاهی
کاظم حاتمی، نامدار یوسف وند، سپیده بابایی گرمخانی،
دوره ۱۹، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: خاصیت ضد دردی گیاه میخک به علت وجود ماده اوژنول در عصاره آن است. ازآنجا که تاکنون مطالعه ای در زمینه ارزیابی اثرات ضد دردی این گیاه در دوران شیر دهی انجام نشده است، لذا هدف این مطالعه ارزیابی اثرات ضد دردی عصاره گیاه میخک به صورت خوراکی بر روی زاده های حاصل از موش های ماده نژاد سوری در دوران شیردهی بود.
 روش بررسی: در این مطالعه تجربی از موش‌های ماده نژاد سوری در دو گروه دریافت کننده روغن میخک و گروه کنترل استفاده شد. حیوانات پس از انجام زایمان از روز اول زایمان، تحت تیمار خوراکی عصاره میخک با دوز ۴ درصد قرار گرفتند. به منظور انجام تست درد در زاده‌های نر حاصل، پس از سپری شدن ۳۰ روز از زمان تولد از آزمون فرمالین استفاده شد. داده‌های حاصل با استفاده از نرم‌افزار آماری گراف پد پریزم نسخه ۵ تجزیه و تحلیل شدند. 
 یافته ها: تیمار موش‌های ماده شیرده در دوران شیردهی با عصاره میخک باعث ایجاد خاصیت ضد دردی در زاده‌های نر شد و این بی دردی در فاز مزمن درد خود را به صورت معنی‌دار نشان داد(۰۱/۰> p). نتیجه گیری: مشاهده اثرات ضد دردی ناشی از تیمار موش‌های شیرده با عصاره میخک در زاده‌های نر می‌تواند جهت استفاده بالینی از آن در آینده کمک کننده باشد.

ناصر میرازی، شیما نصرتی، عبدالکریم حسینی،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف: داروی ایرینوتکان هیدروکلراید یکی از داروهای انتخابی در درمان گروهی از نئوپلاسم‌های بدخیم می‌باشد. از جمله عوارض مهم آن تأثیر در روند خون‌سازی و کاهش هموگلوبین خون می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر اریتروپوئتیک عصارۀ میوۀ انار در موش‌های سوری نر درمان شده با داروی ایرینوتکان هیدروکلراید بود. روش بررسی: در این مطالعه تجربی تعداد ۴۹ سر موش سوری نر بالغ به طور تصادفی هفت گروه شامل؛ گروه کنترل، شم، دریافت کننده داروی ایرینوتکان (۱۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم)، دریافت کننده عصاره انار (۱۰۰ و ۴۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم)، دریافت کننده‌ی داروی ایرینوتکان به علاوه عصاره انار (۱۰۰ و ۴۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم) روزانه به مدت یک هفته تقسیم شدند. برای القای کم خونی در گروه‌های مورد مطالعه از داروی ایرینوتکان استفاده شد. در پایان آزمایش نمونه‌های خون به روش مستقیم داخل بطنی جمع‌آوری و پارامترهای خونی اندازه‌گیری شد. داده‌ها با آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تست توکی تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: داروی ایرینوتکان بر فاکتورهای خونی اثر گذاشته و باعث کاهش معنی‌داری نسبت به گروه کنترل شد (۰۰۱/۰p<). هم‌چنین گروه‌های دریافت کننده عصاره انار توانستند به طور معنی‌داری از اثرات تخریبی داروی ایرینوتکان جلوگیری کرده و باعث افزایش فاکتورهای خونی شوند(۰۰۱/۰p<). گروه دریافت کننده داروی ایرینوتکان (۱۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم) با اثر بر روی تعداد WBC باعث کاهش معنی‌داری در مقایسه با گروه کنترل شد (۰۰۱/۰p<). داروی ایرینوتکان بر سطح Hb خون تأثیر گذاشته است و موجب کاهش معنی دار آن گردید. گروه‌های دریافت کننده عصاره انار (۱۰۰ و ۴۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم) با اثر مثبت بر روی سطح Hb خون باعث افزایش معنی‌داری نسبت به گروه کنترل شدند(۰۰۱/۰p<). نتیجه‌گیری: مصرف عصاره میوۀ انار به صورت وابسته به دوز دارای اثر محافظت کنندگی بر روی پارامترهای خونی در موش‌های درمان شده با داروی ایرینوتکان می‌باشد.
سیدمیثم ابطحی فروشانی،
دوره ۲۰، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف:در برخی از مطالعات گذشته به اثرات ضد التهاب به گیاه چایل اشاره شده است، ولی تا کنون تحقیق جامعی در مورد اثرات این گیاه بر عملکردهای سیستم ایمنی صورت نگرفته است. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات تعدیل کنندگی گیاهچایل اوتی بر پاسخ­های ماکروفاژها در موشهای سوری پرداخته شده است.

روش بررسی: این مطالعه از نوع مداخله ای تجربی است . جامعه مورد مطالعه شامل ۴۰ موش نر سوری است که به طور تصادفی در سه گروه تیمار و یک گروه شاهد قرار گرفتند ( هرگروه ۱۰ موش).موشهای گروه تیمار به مدت سه هفته، هر روز، عصاره هیدروالکلی گیاه چایلوتی را به میزان mg/Kg۱۰۰، ۲۰۰ و یا ۴۰۰  به صورت خوراکی دریافت نمودند. موشهای گروه شاهد هم حجم موشهای گروه تیمار PBS دریافت نمودند. در انتهای مطالعه ماکروفاژهای صفاقی از موشها جدا شده و میزان برداشت نوترال رد، شدت انفجار تنفسی پس از چالش با تترافوبول استات و شدت انفجار تنفسی پس از چالش با مخمر اپسونیزه در بین آنها سنجیده شد. جهت مقایسه داده­ها از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه(ANOVA) و Tukey’s test استفاده شد. در تمام بررسی­ها ۰۵/۰>p به عنوان سطح معنی دار در نظر گرفته شد.

یافته‌ها:نتایج حاصل از تحریک سلول های ماکروفاژ با استرفوربول نشان دهنده کاهش معنی دار قابلیت انفجارتنفسی در سلول های ماکروفاژ  استحصال شده از موشهای تحت تیمار با عصاره هیدروالکلی چایل اوتی در مقایسه با گروه کنترل می­باشد (۰۱/۰ p<). با این حال زمانی که از مخمر اپسونیزه به عنوان عامل محرک برای سلولهای ماکروفاژ استفاده شد، تفاوت معنی داری بین گروه­ها شاهد و تیمار از نظر قابلیت انفجار تنفسی وجود نداشت .همچنین نتایج برداشت نوترال رد توسط ماکروفاژها  نیز نشان دهنده عدم اختلاف معنی دار بین ماکروفاژهای استحصال شده  از گروه­ها شاهد و تیمار می­باشد.

نتیجه گیری: با وجودی که دریافت عصاره هیدروالکلی چایل اوتی منجر به کاهش تولید رادیکالهای آزاد بالقوه آسیب رسان می­شود، بر قابلیت سلول­های ماکروفاژ در چالش با یک عفونت واقعی، اختلالی ایجاد نمی­کند.


ندا حیدری، ناصر میرازی،
دوره ۲۰، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده

سابقه و هدف: درد حسی است پیکری که در بسیاری از موارد نشانه‌ای برای شناسایی بیماری‌ها می‌باشد. گیاه شمعدانی عطری یکی از گیاهان دارویی محسوب می‌گردد که در طب سنتی کاربرد دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثر ضد‌دردی عصاره هیدروالکلی برگ گیاه شمعدانی عطری در موش سوری نر می‌باشد. روش کار: در این مطالعه تجربی از ۴۲ سرموش سوری نر در ۶ گروه ۷ سری استفاده شد.گرو‌های مورد آزمایش شامل: گروه کنترل (دریافت کننده نرمال سالین، ۲۵/۰ میلی لیتر، داخل صفاقی)، گروه شاهد مثبت، دریافت کننده مورفین ( ۱میلی گرم بازاء هر کیلو گرم وزن بدن، داخل صفاقی)، گروه‌های تیمار شده با عصاره هیدرولیکی برگ گیاه شمعدانی عطری)با دوز‌های۱۰۰، ۲۰۰ و ۶۰۰ میلی‌گرم به ازاء کیلو گرم وزن بدن، داخل صفاقی) و گروه تیمار شده با نالوکسان(۱/۰ میلی‌گرم به ازاء کیلو گرم وزن بدن + ۲۰۰ میلی‌گرم عصاره به ازاء کیلو گرم وزن بدن). به منظور ارزیابی اثرات ضددردی عصاره از آزمون‌های تیل فیلیک وتست رایتینگ استفاده شد. داده‌های حاصله با استفاده از روش آماری ANOVA و تست تعقیبی Tukey مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان دادکه دوز ۱۰۰ میلی‌گرم به ازاء کیلو گرم وزن بدن عصاره فاقد اثر معنی دار در کاهش درد بود. دوزهای ۲۰۰ و ۶۰۰ میلی‌گرم به ازاء کیلو گرم وزن بدن عصاره سبب کاهش معنی‌دار درد در مقایسه با گروه کنترل گردیدند. همچنین دوز ۶۰۰ میلی‌گرم به ازاء کیلو گرم وزن بدن شمعدانی عطری بیشترین اثرضددردی را در مقایسه با مورفین نشان دادp<۰,۰۰۱)). استفاده از نالوکسان + عصاره دوز ۲۰۰ میلی‌گرم به ازاء کیلو گرم وزن بدن نشان داد که دارای کاهش معنی دار نسبت به گروه دریافت کننده مرفین و افزایش معنی دار نسبت به گروه کنترل در کاهش درد بود (P<۰.۰۱) نتیجه‌گیری: عصاره‌ی برگ گیاه شمعدانی عطری دارای اثر ضد دردی قابل ملاحظه و معنی داری در موش سوری می‌باشد. احتمال دارد که عصاره برگ گیاه شمعدانی عطری به دلیل دارا بودن ترکیبات فلاونوئیدی دارای اثر بر سیستم ضد دردی اوپیوئیدی باشد.


سمانه طاهری، ناصر میرازی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: غده تیروئید نقش مهمی‌در رشد و متابولیسم بدن دارد. هیپوتیروئیدی اختلالی است که  تأثیر زیادی در اندام‌های مختلف بدن ایجاد می‌کند. استفاده از گیاهان دارویی در درمان بسیاری از بیماری‌ها رایج می‌باشد. گیاه هل سبز یکی از گیاهان دارویی محسوب می­گردد که در طب سنتی کاربرد وسیعی دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثرعصاره هیدروالکلی میوه هل سبز بر سطح سرمی هورمون‌های تیروئیدی در موش­های سوری نر  هیپرتیروئیدی بود.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی، تعداد ۴۲ سر موش سوری نر به ۶ گروه کنترل، شاهد هیپوتیروئیدی، تیمارهای ۱، ۲ و ۳ (به ترتیب دوزهای ۱۰۰، ۲۰۰ و ۴۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن روزانه، به صورت تزریق داخل صفاقی و به مدت ۱۰ روز) و گروه دریافت کننده لوتیروکسین (۱۵ میکروگرم بر کیلوگرم وزن بدن روزانه و به مدت ۱۰ روز، به صورت گاواژ) تقسیم شدند. گروه­های شاهد، تیمار و دریافت کننده لوتیروکسین به مدت ۱۵ روز پروپیل تیواوراسیل(PTU) ۱/۰ درصد (از طریق آب آشامیدنی) دریافت کردند. گروه کنترل روزانه ۲۵/۰ میلی لیتر سرم سالین نرمال به صورت درون صفاقی دریافت کردند. در پایان آزمایش موش‌ها به وسیله اتر بیهوش شد و خون‌گیری مستقیم از قلب جهت تهیه سرم خون و اندازه‌گیری هورمون­های T۳ ، TSH وT۴ صورت گرفت. داده­ها با استفاده از آزمون‌های آماری آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شد.

نتایج: غلظت سرمی ‌هورمون­های تیروئیدی  T۴و T۳ در گروه­ دریافت کننده(PTU) کاهش معنی‌دار و هورمون TSH افزایش معنی‌داری نسبت به گروه کنترل داشت(۰۰۱/۰p<). هم‌چنین در گروه‌های دریافت کننده(PTU) و تیمار شده با غلظت­های مختلف عصاره هل سبز  هورمون‌های T۴وT۳نسبت به گروه شاهد افزایش معنی‌دار نشان دادند. علاوه بر این هورمون‌های T۴ و T۳ در گروه دریافت کننده داروی لووتیروکسین نسبت به گروه کنترل و شاهد هیپوتیروئیدی دارای افزایش معنی‌داری بود(۰۱/۰p<).

نتیجه‌گیری: عصاره میوه گیاه هل سبز احتمالاً به دلیل دارا بودن ترکیب‌های آنتی‌اکسیدانی و فلاونوئیدی قادر است در روند سنتز هورمون­های تیروئیدی در موش سوری نر و افزایش سطح سرمی‌ آنها تأثیرات قابل توجهی را اعمال کند.


الیاس کارگر ابرقویی، فاطمه کریمی، فرزانه دهقانی، ابراهیم رحمانی مقدم، مرضیه اورنگ، الهام علی ابادی،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: انجماد تخمدان یک تکنیک در روش­های کمک باروری مصنوعی می­باشد، درحالی که تخمدان­ نسبت به پروسه انجمادـ ذوب آسیب‌پذیراست. پنتوکسی فیلین به عنوان یک آنتی­اکسیدان با کاهش رادیکال­ آزاد در محیط کشت اثر محافظتی دارد. هدف از این مطالعه تعیین و بررسی اثرات پنتوکسی فیلین بر تغییرات استریولوژی بافت تخمدان منجمد شده موش سوری بود.
 
روش بررسی: این مطالعه تجربی در سال ۱۳۹۸  در دانشگاه علوم پزشکی شیراز بر روی ۲۵ تخمدان موش ماده انجام شد، که به طور تصادفی به پنج گروه(هر گروه ۵ موش) تقسیم شدند؛ گروه۱(کنترل): در این گروه هیچ‌گونه درمانی صورت نگرفت. گروه­های ۳ و۲ (شاهد۲و۱): در گروه ۲ پس از خارج شدن تخمدان‌ها، نیم ساعت در انکوباتورCO۲ در محیط بافر فسفات سالین+آلبومین سرم گاوی(PB۱+BSA) قرار داده و در گروه ۳ علاوه بر قرار دادن در انکوباتور، ۸/۱ میلی‌مولار پنتوکسی فیلین به محیط بافر اضافه گردید و گروه­های ۴ و ۵(آزمایش ۲و۱): در گروه ۴ پس از خارج شدن تخمدان‌ها از بدن حیوان، تخمدان‌ها به مدت دو هفته منجمد شده و پس از طی این زمان ذوب و در انکوباتور CO۲ دار به مدت نیم ساعت در محیط بافر فسفات سالین+ آلبومین سرم گاوی (PB۱+BSA) قرار داده و در گروه ۵ علاوه بر فریز، ذوب و انکوبه کردن، تخمدان­ها در معرض بافر حاوی  ۸/۱ میلی مولار پنتوکسی فیلین قرار گرفتند. پس از مراحل تهیه بافتی، مقاطع بافت تخمدان مورد ارزیابی استریولوژیک قرار گرفت. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون‌ آماری کروسکال والیس تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته­ها: برآوردهای استریولوژی نشان داد که حجم کل تخمدان و کورتکس در گروه­های شاهد ۲، آزمایش ۱ و آزمایش ۲ نسبت به گروه کنترل افزایش یافت، اما این افزایش معنی‌دار نبود(۰۵/۰<p). از سوی دیگر، حجم مدولا در گروه­های شاهد ۲، آزمایش ۱و آزمایش ۲ نسبت به گروه کنترل کاهش یافت، اما این کاهش معنی‌دار نبود(۰۵/۰<p).  
 
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این مطالعه پنتوکسی فیلین و انجماد سبب افزایش حجم بافت تخمدان می‌شوند و پنتوکسی فیلین با وجود خاصیت آنتی‌اکسیدانی، تأثیری بر روی محافظت از تخمدان در برابر اثرات منفی انجماد  نخواهد داشت.
 
 
سیده محبوبه موسوی، نوشین نقش، محبوبه مدنی،
دوره ۲۶، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: کاروتنوئید‌ها به دلیل تبدیل شدن به ویتامین A در بدن، کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های تخریبی، خاصیت آنتی‌اکسیدانی، بهبود عملکرد سیستم ایمنی و کاربرد آنها به عنوان رنگ‌های خوراکی بسیار مورد توجه قرار گرفته‌اند. هدف از این مطالعه تعیین و تولید بیوتکنولوژی کاروتنوئید‌ها به وسیله مخمر رودوتورولا گلوتینیس و بررسی عملکرد کبدی آن در موش‌های سوری نر بود.
 
روش بررسی:  در این مطالعه نیمه تجربی که در سال ۱۳۹۷. انجام شد، ۲۴ موش سوری نر نژاد آلبینو وارد مطالعه شدند و به طور تصادفی در ۳ گروه ۸ تایی تقسیم شدند. دو گروه تیمار ۳۲ میلی‌گرم بر کیلوگرم و ۱۶ میلی‌گرم بر کیلوگرم کاروتنوئید را به صورت صفاقی دریافت کردند. گروه شاهد ۵/۰ میلی‌لیتر آب مقطر به صورت درون صفاقی دریافت نمود، سپس خون‌گیری از طریق بریدن سر انجام و سلامت کبد در موش‌ها از طریق سنجش میزان فاکتورهای GGT، ALP، SGOT و SGPT بررسی شد. نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون‌های آماری آنالیز واریانس و آنوا تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته‌ها: در این مطالعه، میزان کاروتنوئید جدا شده از مخمر رودوتورولا گلوتنیس برابر با ۱/۰ میلی‌گرم در لیتر و نتایج صنایع غذایی مربوط به آن با درصد خلوص: ۲۱/۱۲ میلی­گرم در صد، رطوبت ۱۸ میلی‌گرم در صد، خاکستر کل: ۶/۹ میلی­گرم در صد، مواد فرار: ۸/۹ میلی­گرم در صد، عدد اسیدی ۳/۷ میلی­گرم در صد و ۵/۵ pH: بیان شد. هم‌چنین، کاروتنوئید رودوتورولا گلوتینیس موجب تغییرات معنی‌دار غلظت سرمی ALP، SGOT و SGPT در گروه تیمار ۳۲ میلی‌گرم بر کیلوگرم و ۱۶ میلی‌گرم بر کیلوگرم نسبت به گروه شاهد نشده است. فقط فعالیت آنزیم GGT در گروه تزریق شده ۳۲ میلی‌گرم بر کیلوگرم به طور معنی‌داری از گروه تزریق ۱۶ میلی‌گرم بر کیلوگرم کمتر بود.
 
بحث: با توجه به نتایج این تحقیق، میانگین فعالیت آنزیم­های کبدی در دو گروه تیمار نسبت به گروه شاهد، تغییرات معنی‌داری نداشت، ولی میزان فعالیت آنزیم GGT در گروه تزریق شده ۳۲ میلی‌گرم بر کیلوگرم به طور معنی‌داری از گروه دیگر کمتر بود. از طرفی گاماگلوتامیل  ترانسفراز به عنوان یکی از مارکرهای استرس اکسیداتیو می‌باشد. با توجه به معکوس بودن میزان فعالیت آنزیم GGT و خاصیت آنتی‌اکسیدانی، احتمالاً علت کاهش فعالیت این آنزیم در گروه تزریق شده با دوز ۳۲ میلی‌گرم بر کیلوگرم کاروتنوئید، تأثیرات آنتی‌اکسیدانی بیشترکارتنوئید  به صورت وابسته به دوز می باشد. با توجه به ایمن بودن این کاروتنوئید برای کبد، لذا امکان استفاده از آن به عنوان مکمل در صنایع غذایی، پیشنهاد می‌گردد.
 
 
زهرا ارسلانی، آرش اسفرم، ایزدپناه قیطاسی، فاطمه بیژنی، کوروش نگین تاجی، مهرزاد جعفری برمک، امیر قنبری،
دوره ۲۷، شماره ۳ - ( ۲-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: استروییدسازی در بعضی از بافت‌های غیرجنسی نظیر سیستم عصبی گزارش گردیده است و در فعالیت‌های طبیعی، تکامل و عملکرد سیستم عصبی مؤثر می‌باشد. توانمند نمودن سلول‌های پارانشیم مغز و  شناسایی مسیرهای سیگنالی دخیل در استروییدسازی می‌تواند کاهش سنتز استروییدها در سنین بالاتر را جبران نماید. بنابراین هدف از این مطالعه تعیین و توانمندسازی برون تنی سلول‌های عصبی و گلیالی موش سوری در استروییدسازی به دنبال فعال‌سازی  مسیر SHH  و تیمار توأم با پرگننولون بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در سال ۱۴۰۰ انجام شد، ابتدا سلول‌های بنیادی عصبی(گلیال) از کورتکس جنین ۱۴ روزه موش سوری حامله به روش استاندارد تهیه و گسترده گردید. زنده مانی سلول‌های بنیادی عصبی پس از تیمار با پرگننولون ۵ میکرومولار به همراه غلظت‌های مختلف پیومورفامین( ۲۰ و ۱۰، ۵، ۲، ۱) میکرومولار وGant۶۱ به روشMTT  انجام شد. سپس سلول‌ها در محیط تمایزی قرار گرفته و پس از تیمار با غلظت‌های مختلف وانکوباسیون ۵ روزه محیط رویی سلول‌ها در محیط کشت سلول‌ها برداشته شد و به روش الیزا و HPLC مقدار تستوسترون و استروژن اندازه گیری شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته‌ها: میانگین داده‌های حاصل از زنده مانی گروه‌ها نشان از افزایش زنده مانی به دنبال تیمار با پیومورفامین(۳/۱۱۴) در مقایسه با گروهGant۶۱(۶۷/۶۳) داشت(۰۰۰۱/۰p≤). میانگین داده‌های هورمون پروژسترون در محیط رویی سلول‌های گلیالی عصبی نشان داد که گروه‌های پیومورفامین(۲/۲۸۷  ) در مقایسه با گروه‌های کنترل(۲۸/۸۸) وGant۶۱(۵/۴۰) افزایش معنی‌‌داری داشت(۰۰۱/۰p≤). هم‌چنین میانگین داده‌های هورمون تستوسترون نشان می‌دهد گروه‌های پیومورفامین(۸/۷۳۰) در هر دو روش الیزا و HPLC افزایش معنی‌داری در مقایسه با گروه کنترل(۸/۱۵۳) وGant۶۱ (۹۲/۵۲) داشته است(۰۰۰۱/۰p≤). هم‌چنین میانگین داده‌ها در گروه پرگننولون(۵/۲۳۶) در مقایسه با گروهGant۶۱ (۵/۴۰) افزایش معنی داری نشان داد(۰۵/۰p≤). آنالیز میانگین داده‌های استروژن در روشHPLC  نشان می‌دهد که افزایش معنی‌داری در گروه‌های پیورمورفامین(۲/۳۳۱) در مقایسه با گروه کنترل(۸/۱۱۴) وGant۶۱ (۱۱/۴۲) در تولید استروژن وجود دارد(۰۰۰۱/۰p≤).
 
نتیجه‌گیری: داده‌های حاصل از این مطالعه نشان می‌دهد که القای مسیر SHH به وسیله پیورمورفامین موجب افزایش تولید هورمون‌های استروییدی(استروژن ـ پروستروژن و تستوتسترون) به وسیله سلول‌های تمایزی گلیالی ـ عصبی می‌شود که مهار این مسیر نتایج برعکس را به دنبال داشته است. بنابراین از داده‌های این مطالعه می توان نتیجه گرفت که القا مسیر SHH می‌تواند موجب تولید استروییدها گردد.
[

 

صفحه 1 از 1     

ارمغان دانش Armaghane Danesh
Persian site map - English site map - Created in 0.08 seconds with 38 queries by YEKTAWEB 4710