زمینه و هدف: روشهای درمانی مختلفی پس از آسیب طناب نخاعی شامل تمرینات مقاومتی زمینی، آب درمانی، تمرین لوکوموتور با حمایت وزن و تحریک الکتریکی عملکردی وجود دارد. بنابراین، هدف از این پژوهش مقایسه تأثیر تمرین رایج و تمرین لوکوموتور بر سطوح سرمیفاکتور عصبی مشتقشده از مغز (BDNF) و کیفیت زندگی افراد پاراپلژی ناقص بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون است. تعداد ۱۷ نفر بیمار مبتلا به ضایعه نخاعی پاراپلژی به صورت در دسترس و داوطلبانه به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. این آزمودنیها به طور تصادفی به دو گروه تمرین لوکوموتور با حمایت وزن(۱۰ = تعداد) و گروه تمرین رایج(۷ =تعداد) تقسیم شدند. آزمودنیها در یک دوره ۱۲ هفتهای، ۴ جلسه ۶۰ دقیقهای در هفته شرکت کردند. برای ارزیابی عملکرد حرکتی افراد ضایعه نخاعی ناقص از سرعت راه رفتن افراد ضایعه نخاعی استفاده گردید. پرسشنامهSF-۳۶ برای ارزیابی کیفیت زندگی از نظر وضعیت جسمانی و روانی استفاده شد که به وسیله ترکیب نمرات حیطههای هشتگانه تشکیل دهنده سلامت به دست میآید. همچنین سطوح سرمیBDNF به وسیله کیت الایزا اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمونهای تی مستقل و تی زوجی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در گروه تمرین لوکوموتور در مقایسه با گروه تمرینات رایج، کاهش معنیداری(۰۰۹/۰=p) در غلظت BDNF سرمیوجود داشت. دادهها تفاوت معنیداری در نمره عملکرد جسمانی(PF) (۰۳۹/۰=p)، انرژی و خستگی(VI) (۰۰۲/۰=p)، سلامت روحی(MH) (۰۰۴/۰=p) و سلامت عمومی(GH) (۰۲۵/۰=p) نشان داد، اما تفاوت معنیداری در نمره محدودیت در نقش جسمانی(RP) (۸۹۷/۰=p)، درد جسمانی(BP) (۷۸۰/۰=p)، عملکرد اجتماعی(SF) (۰۶۸/۰=p) و محدودیت در نقش احساسی(RE) (۴۳۴/۰=p) مشاهده نشد. همچنین تفاوت معنیداری در کیفیت زندگی از نظر جسمیو (۳۱۳/۰=p) روانی(۲۵۷/۰=p) بین دو گروه وجود نداشت.
نتیجهگیری: در برخی از ابعاد کیفیت زندگی تفاوت معنیداری بین دو نوع مداخله توانبخشی وجود دارد، اما در مجموع هر دو نوع تمرین دستاوردهای مؤثر و یکسانی در بهبود کیفیت زندگی افراد پاراپلژی به همراه داشت. همچنین، تمرینات لوکوموتور در مقایسه با تمرینهای رایج میتواند در روند بهبود عملکرد حرکتی افراد پاراپلژی مؤثرتر است.