[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
بانک ها و نمایه نامه ها::
فرم پیش نیاز ارسال مقاله::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
بانک ها و نمایه ها
DOAJ
GOOGLE SCHOLAR
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۱۶ نتیجه برای شخصیت

صدیقه ابراهیمی، علی کامکار ، عزیزالله پورمحمودی ، عبد الواحد ظریفی ،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۳ )
چکیده

مقدمه و هدف: مطالعه شخصیت افراد به منظور پیش بینی رفتار در روانشناسی جایگاهی ویژه دارد. هدف از این تحقیق شناسایی الگوهای شخصیتی نوجوانـــان و تعیین میزان همخوانــــی در نگرش آنها با نگرش اولیاء ایشان می باشد. مواد و روش کار : در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی الگوهای شخصیتی ۴۰۰ نوجوان دختر و پسر ۱۲ تا ۱۸ ساله شهر یاسوج به وسیله پرسشنامه شخصیتی آیزنک در سال ۱۳۸۲ مورد ارزیابی قرار گرفت . سپس این پرسشنامه به وسیله ۴۰۰ تن از والدین این دانش آموزان از طریق تکمیل پرسشنامه به وسیله آزمودنی و مصاحبه انجام شد. انتخاب نمونه به صورت خوشه ای و تصادفی ساده در مناطق سه گانه شهر یاسوج می باشد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری غیر پارامتری مانند ویلکاکسون و کروسکال والیس تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها : میزان همخوانی نگرش نوجوانان و والدین آنها در مورد الگوهای شخصیتی در کل ضعیف تا متوسط برآورد شد . در حیطه مشکل در برقراری ارتباط با دیگران بیشترین درصد در دختران دوره راهنمایی (۶/۷۰ درصد)، در حیطه تمایل به پرخاشگری دانش آموزان پسر دوره راهنمایی (۸/۴۵ درصد) ، در حیطه تمایل به کارهای ماجراجویانه پسران دوره دبیرستانی(۴/۷۱ درصد)، در حیطه رعایت نظم و انضباط در دختران دوره راهنمایی ( ۳/۶۸ درصد) ، در زمینه رعایت حقوق دیگران دختران دوره راهنمایی (۳/۵۸ درصد) و در زمینه اضطراب و نگرانی در دختران دوره دبیرستان (۱/۸۳ درصد) بود . بحث و نتیجه گیری : متوسط میزان برون گرایی دانش آموزان کمتر از میانگین مطالعات پیشین بود، ولی در زمینه مقیاس های دیگر مانند ؛ روان پریشی ، روان رنجوری و دروغ سنجی بالاتر از میانگین تحقیقات دیگر بود . از متغیرهای مورد بررسی فقط بی سوادی مادر تأثیر معنی داری بر مقیاس های برون گرایی داشت یعنی کودکان مادران بی سواد کمتر برون گرا بودند . بنابر این پیشنهاد می گردد مطالعات بیشتری در این زمینه صورت گیرد تا به عنوان راهنمایی کوچک برای اولیاء و مربیان مدارس مورد استفاده قرار گیرد .
محسن نراقی، مجید کاظمی، محمد روحانی، احمدعلی کاظمی، فرشاد علامه، جان محمد ملک زاده، مجید اسدی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده

مقدمه و هدف: گمان می رود بیماران رینوپلاستی نسبت به سایر بیماران جراحی، بی‌ثباتی و اختلال روانی بیشتری داشته باشند. گروهی از اختلالات روانی از جمله شخصیت پارانوئید، افسردگی و اختلالات دوقطبی از موارد منع عمل جراحی رینوپلاستی محسوب می شوند. هدف از این مطالعه مقایسه خصوصیات شخصیتی مراجعه کنندگان جهت رینوپلاستی با گروه کنترل بوده است. مواد و روش ها: این یک مطالعه مورد شاهدی همسان شده است که در سال ۱۳۸۰بر روی یک نمونه ۶۰ نفری از مراجعه کنندگان جهت رینوپلاستی به درمانگاه گوش و حلق و بینی بیمارستان امیراعلم تهران و یک نمونه ۶۰ نفری از همراهان مراجعه کنندگان به این درمانگاه به عنوان گروه کنترل انجام شد. انتخاب نمونه ها به صورت تصادفی ساده انجام گرفت. دو گروه از نظر سن، جنس و تحصیلات همسان شدند. مطالعه با استفاده از پرسشنامه استاندارد چند مرحله ای ارزیابی شخصیت مینه سوتا ام. ام. پی. آی ( فرم کوتاه ایرانی شده) انجام شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تی آنالیز گردید. یافته ها: از ۱۰ ویژگی شخصیتی نابهنجار که بررسی شدند، سه ویژگی بین افراد گروه رینوپلاستی به طور معنی‌داری با گروه کنترل متفاوت بود. شخصیت رشد نیافته و نابالغ ۶/۲۱ درصد در افراد گروه رینوپلاستی و ۶/۱ درصد در گروه کنترل(۰۱/۰>p)، تمایل به گوشه‌گیری و مردم گریزی ۳/۱۸ درصد در افراد گروه رینوپلاستی و ۳/۳ درصد در گروه کنترل (۰۵/۰>p) و هیپوکندریازیس ۲۰ درصد در افراد گروه رینوپلاستی و ۶/۶ درصد در گروه کنترل(۰۱/۰>p) بود. در کل ۶/۷۱ درصد افراد گروه رینوپلاستی و ۲۵ درصد گروه کنترل دارای یک یا چند ویژگی شخصیتی غیرطبیعی بودند. نتیجه‌گیری: ویژگیهای شخصیتی غیرطبیعی در بیماران رینوپلاستی شایع است. داشتن اطلاعات از خصوصیات شخصیتی مراجعه کنندگان برای ارزیابی آنها قبل از جراحی برای جراحان رینوپلاستی قابل توجه است.
حمید چوبینه، رضا رستمی، علی محمدی، علیرضا باهنر، داریوش شیرانی، رضا صفدری، آرش قلیانچی، مسعود نصرت آبادی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۶ )
چکیده

مقدمه و هدف: امروزه خانواده‌های بسیاری از حیوانات خانگی مراقبت می‌کنند. بررسی پیامدهای روانی نگهداری حیوانات و همچنین بررسی صفات شخصیتی این افراد از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت سلامت روانی و ویژگی‌های شخصیتی صاحبان حیوانات خانگی مراجعه کننده به کلینیک دامپزشکی دانشگاه تهران می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی تعداد ۶۱۲ نفر از صاحبان حیوانات خانگی (۱۴۳ نفر صاحب گربه، ۱۶۲ نفر صاحب سگ، ۱۵۵ نفر صاحب پرنده و ۱۵۲ نفر صاحب سایر حیوانات) که در طی یک دوره یک ساله از اول دی ماه ۱۳۸۴ تا آخر آذر ۱۳۸۵ به کلینیک دامپزشکی دانشگاه تهران مراجعه کرده بودند، به صورت نمونه‌گیری در دسترس و با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه خزانه سئوالات شخصیتی بین‌المللی مورد بررسی قرار گرفتند. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: بیشترین درصد اختلال در صاحبان پرنده (۲۳۴ نفر،۳/۳۸ درصد) و کمترین آن در صاحبان سایر حیوانات (۱۲۹ نفر، ۳/۲۴ درصد) مشاهده گردید. از مجموع تعداد افراد ۴ گروه، ۱۸۸ نفر (۷/۳۰ درصد)مشکوک به اختلال سلامت روان بودند. ۱۲۲ نفر(۲۰ درصد) دارای علایم جسمانی، ۱۸۲ نفر (۷/۲۹ درصد) دارای اضطراب، ۱۴۹ نفر (۳/۲۴ درصد) دارای اختلال در عملکرد اجتماعی و ۸۴ نفر (۷/۱۳ درصد) دارای افسردگی بودند. تنها در بعد اختلال در عملکرد اجتماعی، صاحبان پرنده نسبت به صاحبان سایر حیوانات دارای اختلال بیشتری بودند (۰۱/۰=p). در ابعاد شخصیتی، صاحبان سگ از سطح پایین‌تری از سازش‌پذیری و پذیرا بودن نسبت به تجارب در مقایسه با سه گروه دیگر برخوردار بودند. صاحبان سایر حیوانات از ثبات هیجانی بالاتری نسبت به سه گروه دیگر برخوردار بودند. نتیجه‌گیری: بر خلاف سایر کشورها، در ایران ممکن است داشتن حیوان خانگی میزان سلامت روان افراد را کاهش ‌دهد یا این که احتمالاً افراد با سلامت روان پایین‌تر، بیشتر اقدام به نگهداری حیوانات کرده باشند. در زمینه ویژگی‌های شخصیتی نیز به نظر می‌رسد صاحبان سگ افرادی ناسازگارتر و صاحبان سایر حیوانات افرادی با ثبات هیجانی بالاتر و از لحاظ سلامت روان در وضعیت بهتری نسبت به سه گروه دیگر باشند.
سید عباداله طباطبائی نسب، اعظم محمودی،
دوره ۲۰، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده

زمینه و هدف : سلامت روانی افراد در پیشبرد اهداف ملی و آرمانی جوامع بشری از بیشترین اهمیت از لحاظ صرفه‌جویی در هزینه‌های مادی و معنوی برخوردار است. فرسودگی شغلی پیامد کاهش مزمن منابع توانایی‌های فرد است که از رویارویی طولانی مدت با استرس به ویژه فشارهای شغلی ایجاد می‌شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین سلامت روان و فرسودگی شغلی در کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج بود. روش بررسی : این مطالعه توصیفی‌ـ همبستگی طی سال‌های ۱۳۹۳ـ۱۳۹۲ بر روی ۲۷۴ نفر از ۹۶۱ نفر کارکنان ستادی و حوزه معاونت‌های دانشگاه علوم پزشکی یاسوج که به صورت تصادفی انتخاب شدند، انجام شد. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های وضعیت سلامت روان و فرسودگی شغلی مسلش استفاده شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون و آزمون فرید من تجزیه و تحلیل شدند. یافته‌ها: بین سلامت روان وابعاد فرسودگی شغلی رابطه معنی‌داری وجود نداشت(۰۵/۰p<) و هم‌چنین در بین نمونه‌های مورد مطالعه بعد درگیری با میانگین(۴۸/۱) از اهمیت بالاتری برخوردار بود و بعد مسخ شخصیت با میانگین (۴۴/۳) کمترین اهمیت را داشت. نتیجه‌گیری: وقتی کارکنان از سلامت روانی کامل برخوردار باشند و از شغل خود احساس رضایت نمایند باعث سلامت، امکان دستیابی به حداکثر کارایی در سازمان را موجب می‌شود.
منصور بیرامی، یزدان موحدی، رضا سپهوند، رضا محمدزادگان، یونس قاسم بکلو، سجاد وکیلی،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۵ )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال شخصیت مرزی یکی از مشکلات مهم سلامت است که با عواقب نامطلوب برای افراد در خانواده‌ها مطرح است، پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی و دشواری در نظم بخشی هیجانی در معتادان با صفات شخصیت مرزی بالا و پایین انجام شد.

روش بررسی: طرح پژوهش حاضر علی ـ مقایسه‌ای بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه­ مردان سوء مصرف کننده مواد بود که در سال ۱۳۹۲ به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. ۸۰ نفر معتاد، با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه صفات شخصیت مرزی(STB) در دو گروه ۴۰ نفری به صورت معتادان با صفات مرزی بالا و پایین قرار گرفتند. سپس آزمون دسته‌بندی کارت‌های ویسکانسین و مقیاس دشواری در نظم بخشی هیجانی روی دو گروه اجرا شد. داده‌ه‌های آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری مانوا و آزمون LSD تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که معتادان با صفات مرزی بالا نسبت به معتادان با صفات مرزی پایین در آزمون دسته‌بندی کارت‌های ویسکانسین عملکرد ضعیف‌تری داشته و تعداد خطای درجاماندگی (۰۱۸/۰=p) و خطای کل (۰۰۲/۰=p)آنها بالاتر است. هم‌چنین معتادان با صفات مرزی بالا، نمرات بالاتری در متغیر دشواری در نظم بخشی هیجانی(۰۰۲/۰=p) نسبت به معتادان با صفات شخصیت مرزی پایین دارند.

نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که معتادان با صفات مرزی بالا، عملکرد ضعیف‌تری در کارکرد های اجرایی و سطوح بالاتری از دشواری در نظم بخشی هیجانی دارند که این امر می‌تواند ناشی از تأثیر وابستگی دارویی بر عملکرد عصب شناختی آنها باشد که منجر به عملکرد ضعیف تر این افراد در مقایسه با معتادان با صفات مرزی پایین شده است.


امینه غدیری، قاسم عسکری زاده، مسعود باقری،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلب و عروق شایع‌ترین علت مرگ و از کار افتادگی در سراسر دنیا می‌باشند. این در حالی است که این بیماری اثر قابل توجهی بر کاهش سلامت عمومی‌بیماران دارد. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین دین‌داری، سبک‌های شوخ طبعی و تیپ شخصیت D با سلامت عمومی‌در بیماران قلبی انجام شد.
 
روش بررسی: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران قلبی مراجعه کننده به کلینیک‌ها و بیمارستان­های مخصوص این افراد در شهرستان یزد در سال ۱۳۹۵ بود. نمونه پژوهش شامل ۲۱۰ بیمار مبتلا به نارسایی قلبی بود که پس از داشتن معیاری های ورود به مطالعه به روش نمونه‌گیری هدفمند و براساس جدول کرجسای و مورگان انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری متغیرهای پژوهش شامل پرسشنامه۲۴ گویه‌ای دین داری سراج زاده، پرسشنامه ۳۲ گویه‌ای شوخ طبعی مارتین(HSQ-R)، پرسشنامه تیپ شخصیت Dدنولت(DS-۱۴) و پرسشنامه ۲۸ گویه ای سلامت عمومی‌گلدبرگ(GHQ-۲۸) بودند. داده‌ها با استفاده از  آزمون‌های آماری تحلیل مسیر در چهارچوب مدل معدلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل شدند.
 
 یافته‌ها: بین دین‌داری عاطفی با سلامت عمومی‌رابطه‌ی مثبت و معنی‌داری وجود دارد(۰۵/۰>p؛۰۸/۰=b)، در حالی که سایر مولفه‌های دین­داری شامل دین داری اعتقادی، دین داری پیامدی و دین داری مناسکی رابطه معنی‌‌داری با سلامت عمومی‌نشان ندادند(۰۵/۰<p). سبک شوخ طبعی پیوند دهنده نیز رابطه مثبت و معنی‌داری با سلامت عمومی‌نشان داد(۰۵/۰>p؛۱۸/۰=b در حالی که سایر سبک های شوخ طبعی شامل شوخ طبعی خود افزایی، شوخ طبعی پرخاشگرانه و شوخ طبعی خودخواهانه رابطه معنی‌داری با سلامت عمومی‌ نشان ندادند(۰۵/۰>p). در نهایت هر دو مولفه تیپ شخصیتD  شامل بازداری اجتماعی(۰۱/۰>p؛۲۰/۰-=bو عاطفه منفی(۰۱/۰>p؛۲۸/۰-=bرابطه منفی و معنی‌داری با سلامت عمومی‌نشان دادند(۰۱/۰>p
 
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج این پژوهش دین داری عاطفی، سبک‌ شوخ‌طبعی پیوند دهنده و تیپ شخصیت D از فاکتورهای خطر مهم و تأثیرگذار در سلامت عمومی‌بیماران قلبی هستند. بنابراین با شناخت این عوامل می‌توان این بیماران را جهت انجام اقدامات پیشگیرانه و کمک در درمان شناسایی کرد.
 
 
 
علی تقوایی نیا، اعظم میرزایی،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

زمینه و هدف: بهزیستی روانشناختی در حوزه روانشناسی مثبت‌گرا مطرح گردیده و سلامت روانی را از زاویه رشد و کارآمدی فرد و نه بیمار بودن مورد توجه قرار داده است. شناسایی ساخت شخصیتی افراد و اتخاذ الگوهای متناسب با آن نیز از اهمیت قابل ملاحظه‌ای برخوردار می‌‌‌باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه بین صفات شخصیتی و بهزیستی روان‌شناختی با میانجی‌گری  نقش بخشش بود.
 
روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی ـ همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه یاسوج بود که از میان آنها ۳۰۱ دانشجو(۱۷۱دختر، ۱۳۰ پسر) به روش نمونه‌گیری تصادفی چند مرحله‌ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسش‌نامه بهزیستی روان‌شناختی ریف(PVBS)، پرسش‌نامه پنج عامل شخصیتی نئو(NEO) و پرسش‌نامه گرایش به بخشش هارتلند(HFS) بودند. داده‌ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری( SEM )تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین صفات شخصیتی(برون‌گرایی ۰۱/۰p<، ۳۲/۰=r)، توافق‌پذیری ۰۱/۰p<، ۳۳/۰=r ، گشودگی به تجربه۰۱/۰p<، ۳۹/۰=r و با‌وجدان بودن ۰۱/۰p<، ۴۱/۰=r با بهزیستی روان‌شناختی رابطه مثبت و معنی‌دار، و بین روان‌رنجوری و بهزیستی روان‌شناختی رابطه منفی و معنی‌دار وجود داشت۰۱/۰p<، ۴۱/۰=r ، هم‌چنین نتایج نشان داد که رابطه بین بخشایش(بخشودن خود۰۱/۰p<، ۲۷/۰=r)، بخشایش در موقعیت(۰۱/۰p<، ۲۳/۰=r با بهزیستی روان‌شناختی مثبت و معنی‌دار بود. یافته‌های حاصل از مدل یابی معادلات ساختاری نیز حاکی از این بود که  ضریب مسیر ویژگی‌های شخصیتی به بهزیستی روانشناختی۳۳/۰=β و بخشایش به بهزیستی روانشناختی۲۵۸/۰=β در سطح  ۰۱/۰p معنی‌دار هستند. هم‌چنین، نتایج روابط غیر مستقیم، نقش واسطه‌ای بخشایش و معنی‌داری این روابط را تأیید نمودند.
 
 نتیجه‌گیری: ویژگی‌های شخصیتی هم به صورت مستقیم و هم غیر مستقیم از طریق بخشایش با بهزیستی روان‌شناختی رابطه معنی‌دار داشتند. نتایج حاصل از این پژوهش با توجه به مطالعه‌های پیشین مورد بحث قرار گرفت و به برخی از کاربردهای آن پرداخته شد.
 
 
راحله محمدنژاد، معصومه آزموده، سید محمود طباطبایی، سید داود حسینی نسب،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات نشان داده است که عملکرد شناختی در بیماران دچار رتینوپاتی دیابتی دچار نقص می‌باشد. هدف از این پژوهش تعیین و مقایسه حافظه فعال، بازداری پاسخ و ابعاد سرشت و منش در بیماران رتینوپاتی دیابتی نوع ۲ و همتایان عادی شهرستان تبریز بود.
 
روش بررسی: این مطالعه یک پژوهش توصیفیـ مقطعی از نوع پژوهشهای مقایسهای بود. جامعه آماری این پژوهش ۱۶۰ بیمار رتینوپاتی دیابتی نوع دو با دامنه سنی ۳۲ تا ۵۵ سال مراجعه کننده به مرکز دیابت شهر تبریز در سال ۱۳۹۷ بودند که بر اساس نمونهگیری در دسترس تعداد ۸۰ بیمار رتینوپاتی دیابتی نوع ۲ در بیمارستان‌های شهر تبریز انتخاب شدند و با ۸۰ فرد عادی همتا شدند، علاوه بر پرسشنامه ابعاد سرشت و منش کلونینجر به تکالیف حافظه کاری و بازداری پاسخ دادند. داده‌‌ها با استفاده از آزمونهای آماری آنالیز واریانی چند متغییره، لون و کالموگراف ـ اسمیرنوف تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که بین نمرات بیماران رتینوپاتی دیابتی نوع ۲ و افراد عادی تفاوت معنیداری در حافظه فعال، بازداری پاسخ و ابعاد سرشت و منش وجود داشت. بدین معنی که در حافظه و بازداری پاسخ عملکرد گروه عادی بهتر از وضعیت بیماران رتینوپاتی نوع ۲ میباشد و همچنین در مولفههای پاداش وابستگی، پشتکار، همکاری و خود فراروی نیز عملکرد گروه عادی بهتر از گروه رتینوپاتی نوع ۲ میباشد(۰۱/۰>p)، ولی در مولفه آسیبپذیری بیماران رتینوپاتی نمره بالاتری نسبت به افراد عادی کسب کردهاند (۰۱/۰>p) و در مؤلفه نوجویی و خودراهبری نیز بین دو گروه تفاوت معنیداری پیدا نشد(۰۵/۰<p).
 
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر میتوان گفت بیماران رتینوپاتی دیابتی از نظر شخصیتی منفعلتر و از نظر حافظه نسبت به همتایان خود ضعیفتر بوده و در رفتارهای خود بازداری کمتری داشته و تکانشیتر رفتار می­کنند. در نتیجه پیشنهاد می‌شود که برای این بیماران آموزش توانبخشی شناختی در نظر گرفته شود. 
 
محمدرضا فیروزی، شیرعلی خرامین،
دوره ۲۵، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: روابط فرازناشویی موضوع تکـان­دهنـده­ای بـرای زوجـین و خانواده است که نقشی عمده­ای در کشمش­های زناشویی و گرایش زوجین به سمت طلاق دارد. هدف از این پژوهش تعیین و پیش­بینی رضایت زناشویی بر اساس ویژگی­های شخصیت و سبک­های مقابله­ در افراد متأهل با روابط فرازناشویی در استان کهگیلویه وبویراحمد بود.
 
روش بررسی: این مطالعه، مطالعه‌ای توصیفی از نوع همبستگی می‌باشد که در سال۱۳۹۸ـ۱۳۹۷ انجام شد. جامعه مورد مطالعه کلیه افراد متأهلی بودند که به دلیل روابط فرازناشویی در این سال‌ها به مراکز اورژانس اجتماعی بهزیستی استان کهگیلویه و بویراحمد، مراکز مشاوره استان، دادگاه­ها و سایر موارد مربوطه مراجعه کرده بودند. گروه نمونه شامل ۲۳۴ نفر بودند که به روش نمونه­گیری در دسترس و بنا بر رضایت افراد برای همکاری در پژوهش انتخاب شدند. برای جمع­آوری داده­های پژوهش از سه پرسشنامه­؛ شخصیتی نئو، مقیاس رضایت زناشویی پرسشنامه انریچ و سبک­های مقابله ایندلر و پارکر استفاده شد. داده­های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون‌های آماری پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته­ها: نتایج نشان داد ویژگی­های شخصیت و سبک­های مقابله با رضایت زناشویی رابطه معنی‌داری دارند. هم‌چنین نتایج نشان داد ویژگی­های برونگرایی، توافق­پذیری، مسئله­مدار و هیجان­مدار در مجموع ۲۹ درصد از واریانس رضایت زناشویی را تبیین می‌کنند. به علاوه، متغیر برونگرایی، توافق­پذیری، مسئله­مدار و هیجان­مدار به ترتیب با بتای ۲۱/۰، ۱۰/۰ و ۰۹/۰- سهم معنی­داری در پیش­بینی رضایت زناشویی داشتند.
 
نتیجه­گیری: نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که ویژگی برونگرایی قوی­ترین پیش­بینی­کننده رضایت زناشویی است. هم‌چنین، ویژگی­های شخصیتی و سبک­های مقابله زیربنای روانشناختی روابط پایدار افراد با دیگران است و بنابراین پیش­بینی کننده کلیدی برای رضایت زناشویی هستند.
 
 
امین حسینی مطلق، علیرضا حیدرزاده، محمد جواد فرح بخش، زهرا ملاعلی،
دوره ۲۶، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف : تعارضات زناشویی از مشکلات شایع در میان زوج‌های  جوان است. سالانه بسیاری از مراجعات به مراکز روانشناسی به دلیل تعارضات زناشویی است. عدم آگاهی از مهارت‌های برقراری ارتباط، سبک های دلبتسگی، اطلاع ناکافی از خصوصیات شخصیتی همسر، از جمله عوامل پدید آورنده تعارضات است. هدف از این پژوهش تعیین و اثر بخشی گروه درمانی مبتنی بر آموزش تیپ‌های شخصیتی  DSM- ۵بر کاهش تعارضات زناشویی بود.
روش بررسی:  این پژوهش یک پژوهش شبه آزمایشی و طرح آن از نوع پیش­آزمون‌ـ پس­آزمون بدون گروه کنترل بود، جامعه آماری مورد مطالعه ۱۶ زوج بودند که در دوره زمانی پاییز ۱۳۹۸ جهت کاهش تعارضات زناشویی به اطلاعیه گروه درمانی مراجعه کردند. شرکت کنندگان از طبقات اجتماعی و اقتصادی بالای جامعه بودند و میزان تحصیلات آن‌ها کارشناسی و بالاتر بود. ابتدا زوج‌ها به آزمون تعارضات زناشویی ثنایی پاسخ دادند. سپس تحت آموزش ۸ جلسه ای تیپ‌های شخصیت قرار گرفتند که هر جلسه به مدت ۱ ساعت بود. اعضاء قبل و بعد از آموزش با پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از آزمون تی وابسته تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که آموزش گروهی تیپ‌های شخصیت بر کاهش تعارضات زناشویی مؤثر است. بین میانگین داده‌های پیش آزمون با پس آزمون تفاوت معنی‌داری وجود دارد(۰۰۲p< و ۷۱/۴=)۱۳(=t) به این صورت که میانگین کلی تعارضات زناشویی اعضاء به طور معنی‌داری پس از گروه درمان کمتر از میانگین تعارضات آنها پیش از گروه درمانی بوده است. در تمامی‌خرده مقیاس‌های تعارضات زناشویی پس از اجرای آموزش گروهی تفاوت معنی‌داری دیده می‌شود(۰۵/۰p<) به استثناء زیر مقیاس جلب حمایت فرزند و افزایش رابطه با خویشاوندان خود.
نتیجه‌گیری: به این ترتیب می‌توان چنین نتیجه گرفت که افزایش آگاهی زوجین نسبت به تیپ شخصیتی یکدیگر و شناخت نقاط قوت و ضعف شخصیتی آنها می‌تواند گام مؤثری در کاهش تعارضات زناشویی داشته باشد. هم‌چنین تمایل زوجین پس از آگاهی از تیپ‌های شناختی برای پیگیری جلسات درمان فردی و حل تعارضات درون روانی افزایش یافت.

هادی علیمرادی، مهسا نظری، رضا جعفری ندوشن، علیرضا آجدانی،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( ۴-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات روانشناختی ناشی از صدا شامل اضطراب، استرس، بی‌قراری، اختلال درخواب و اختلال در عملکرد ذهنی و پردازش اطلاعات می‌باشد. آلودگی صوتی علاوه بر اثرات سوء بر سلامت جسمی افراد به لحاظ کیفی نیز می تواند شرایط آزاردهنده ای برای افرادی که در معرض آن قرار دارند ایجاد نماید. هدف از این مطالعه تعیین و بررسی اثرات سر و صدای زیان‌آور شغلی ناشی از فرآیند فولادی بر مؤلفه‌های روانـی و شناختی شاغلین در صنایع فولادی اصفهان بود.
 
روش ‌بررسی: این مطالعه پژوهشی از نوع مورد شاهدی است. به ‌منظور بررسی رابطه متغیرها، اختلالات ناشی از سر و صداهای صنعت فولادی در ۱۰۰۰ نفر از شاغلین صنعت فولاد اصفهان در سال ۱۳۹۹ انجام‌ شده است. نمونه‌گیری به‌صورت تصادفی انجام شد و کلیه نمونه‌های گروه کنترل نیز از نظر ویژگی‌های دموگرافیک با گروه مواجهه یافته همسان‌سازی شدند. ابزارهای این مطالعه پرسش‌نامه DASS، CPI، تیپ‌های شخصیتی را تکمیل کردند و برای به دست آوردن سر و صدای عینی از روش اندازه‌گیری استاندارد ۹۶۱۲ استفاده شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون‌های آماری کای اسکوئر، تی مستقل و فیشر، تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته‌ها: بر اساس یافته‌های پژوهش عامل سن بر روی افسردگی، عامل وضعیت تأهل بر روی اضطراب و عامل نوبت‌کاری بر روی میزان استرس کارکنان اثرگذاری معنی‌داری نشان داد(۰۵/۰p<). اختلاف معنی‌داری در متغیرهای اضطراب و افسردگی بین دو گروه مورد و شاهد مشاهده نشد(۰۵/۰p<)، اما میانگین متغیر استرس در گروه مورد(۴۰/۱۴±۶۶/۱) به ‌طور معنی‌داری بیشتر از گروه شاهد(۸۹/۱۲±۵۹/۱) بود(۰۰۱/۰p<). این موضوع نشان‌ دهنده اثرگذاری تراز شدت صوت بر روی افزایش میزان استرس کارگران است.
 
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌ها می‌توان نتیجه گرفت با توجه به ارتباط مثبت و معنی‌دار بین تراز شدت صوت و مؤلفه‌های شناختی و ذهنی در گروه مورد، لازم است اقدامات پیشگیرانه مؤثر جهت جلوگیری از آسیب‌های روانی و حفظ سلامت کارگران در این صنعت صورت گیرد.
 

 
سیدحسین زاهدیان، سید محمدرضا تقوی، مهدی رضا سرافراز، محمدعلی گودرزی،
دوره ۲۷، شماره ۶ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش در زمینه دین همواره با پیچیدگی ‌های فراوان همراه بوده که بخشی از آن به عدم وجود تعریف واحد از این مفهوم باز می‌گردد. برای ارایه تعریفی دقیق از دین ناگزیر به شناخت ماهیت آن در ذهن افراد هستیم. شخصیت عامل مهمی است که بر شکل‌گیری ادراکات ذهنی در افراد مؤثر است. هدف از  پژوهش تعیین و بررسی تجربه زیسته دین در افراد  دارای  سازمان شخصیت  نوروتیک و مرزی: یک مطالعه پدیدار شناختی بود.

روش بررسی:  این یک مطالعه توصیفی از نوع کیفی است که به ‌روش پدیدارشناسی در سال ۱۳۹۹ انجام ‌شده است و  شیوه گردآوری داده‌ها، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود، گروه نمونه شامل ۱۰ مصاحبه‌ شونده بود که به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و در دو گروه افراد دارای سازمان شخصیت نوروتیک(۵ نفر) و سازمان شخصیت مرزی(۵ نفر) دسته‌بندی شدند. مصاحبه با هر فرد بین ۱۲۰ تا ۴۲۰ دقیقه طول کشید و در یک تا ۶ نوبت انجام شد. مصاحبه ها تا اشباع نظری ادامه پیدا کرد و در مجموع ۲۸۹۰ دقیقه مصاحبه به عمل آمد. داده‌ها به روش موستاکاس آنالیز شدند. mouseout="msoCommentHide('_com_۱')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_۱','_com_۱')">[p۱] 

یافته‌ها: مهم‌ترین مقوله‌های کشف ‌شده در سازمان مرزی شامل دین‌داری فردمحور، بی‌ثباتی دینی، هیجان ‌زدگی دین و خدای تک ‌بعدی چندپاره شده بود. افراد دارای سازمان شخصیت مرزی تصویر بی‌ثباتی از خدا در ذهن دارند و ارتباط آنها با خدا تحت تأثیر هیجانات لحظه‌ای تغییر می‌کند. مهم‌ترین مقوله‌های به‌ دست ‌آمده در سازمان نوروتیک، دین‌داری وظیفه‌گرا، کمال‌گرایی دینی، دین‌داری مبتنی بر ظن و خدای نسبتاً منسجم بود. تصویر خدا در ذهن افراد با سازمان شخصیت نوروتیک از ثبات بالایی برخوردار است، یکپارچگی تصور از خدا باعث می‌شود ارتباط فرد با خدا تحت تأثیر هیجانات لحظه‌ای قرار نگیرد.

نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که دین در ذهن افراد با سازمان‌های شخصیت مختلف واجد کیفیت‌های متفاوتی است و علی‌رغم این تفاوت‌های اعتقادی و رفتاری، افراد در همه سطوح خود را مومن به دین واحد می دانند. نتایج حاکی از این است که در سطوح پایین تر طیف سازمان شخصیت، شخصیت به‌عنوان یک ظرف عمل می‌کند که محتوای دین در آن ریخته می‌شود و دین رنگ شخصیت را به خود می‌گیرد و تفسیر افراد از دین و کیفیت رفتار دینی آن‌ها مبتنی بر شخصیت آنان است و هرچه به سمت سطوح بالاتر سازمان شخصیت حرکت می کنیم بین دین و شخصیت دیالوگی صورت می‌گیرد که موجب می‌شود شخصیت از دین تأثیر بپذیرد.

 

mouseout="msoCommentHide('_com_۱')" onmouseover="msoCommentShow('_anchor_۱','_com_۱')"> [p۱]روش آنالیز داده ها در پژوهش کیفی روش موستاکاس است و از آزمون کمی استفاده نمی شود.

لیلا مهندس، حجت اله چاویدی، مجید برزگر، نادره سهرابی،
دوره ۲۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف : طلاق برای اغلب زنان گسستگی عاطفی و فشارهای روانی به همراه دارد،که نیازمند بیشترین تغییر برای سازگاری مجدد در این افرادمی باشد. لذا هدف از این پژوهش تعیین و تدوین مدل ساختاری سازگاری پس از طلاق بر اساس عوامل اجتماعی و  روانشناختی در زنان مطلقه شهر شیراز بود.

روش بررسی : یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی می‌باشد که در سال ۱۳۹۸ در شهر شیراز انجام شد. جامعه آماری مطالعه شامل کلیه زنان مطلقه بود که حداقل دو سال از طلاق آن ها گذشته و ازدواج مجددی نداشتند. ۴۱۶ نمونه که به شیوۀ نمونه‏گیری در دسترس، از میان پانزده کلینیک روان‌شناسی تحت نظر بهزیستی و دادگاه خانواده انتخاب شدند و از طریق پرسشنامه‌های سازگاری پس از طلاق فیشر، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده چند بعدی، پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان، پرسشنامه پنج عاملی شخصیتی نئو فرم کوتاه و پرسشنامه راهبردهای تنظیم‏ شناختی هیجان  مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‏های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون‌های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و فیشر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد متغیرهای حمایت ادراک شده، سبک‌های دلبستگی و ویژگی‌های شخصیت از طریق متغیرهای تنظیم شناختی هیجان و سازگاری اجتماعی تأثیر معنی‌داری بر روی سازگاری پس از طلاق داشتند(۰۵/۰p<). .تنظیم هیجان سازش نایافته بر سازگاری پس از طلاق، تأثیر منفی و معنی‌دار دارد(۰۵/۰p<). متغیر تنظیم هیجان سازش یافته نیز به صورت مستقیم و به طور غیرمستقیم هم از طریق سازگاری اجتماعی بر سازگاری پس از طلاق تأثیر مثبت و معنی‌داری دارد(۰۵/۰p<) در نهایت متغیر سازگاری اجتماعی بر سازگاری پس از طلاق تأثیر مثبت و معنی‌داری دارد(۰۵/۰p<). سازگاری اجتماعی قوی‌ترین پیش‌بین سازگاری پس از طلاق (۶۳/۰) و پس از آن ویژگی‌های شخصیت(۵۹/۰)بود. سبک دلبستگی ایمن از طریق تنظیم هیجان سازش یافته بر سازگاری پس از طلاق بیشترین تأثیر را داشت(۲۶/۰) بود. هم‌چنین ویژگی شخصیتی روان رنجوری از طریق تنظیم هیجان سازش یافته بر سازگاری پس از طلاق بیشترین تأثیر را داشت که(۵۲/-) بود. حمایت دوستان از طریق سازگاری اجتماعی بر سازگاری پس از طلاق بیشترین تأثیر را داشت(۴۳/۰). راهبرد برنامه‌ریزی از طریق سازگاری اجتماعی بر سازگاری پس از طلاق بیشترین تأثیر را داشت(۳۴ /۰). متغیرهای ذکر شده در مجموع ۶۵ درصد از واریانس سازگاری پس از طلاق را تبیین می‌کنند.

نتیجه‌گیری: مدل ساختاری نشان داد برخی از عوامل اجتماعی و روانشناختی قادر به پیش‌بینی سازگاری پس از طلاق می‌باشند و نتایج این پژوهش می‌تواند برای کلینیک‌های مشاوره، روانشناسی و دیگر نهادهایی که مسئولیت سلامت جامعه را بر عهده دارند، مورد مطالعه و مثمر ثمر واقع شود.

 
سحر پرویزی، مرضیه اکبرزاده،
دوره ۲۸، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: ویژگی‌های شخصیتی در تصمیم‌گیری انسان‌ها مؤثر است و پژوهشگران سعی در بررسی نقش شخصیت در انتخاب‌های افراد دارند و تصمیم گیری در مورد زمان باردار شدن در زنان نیز یکی از این انتخاب هاست. لذا هدف از این پژوهش تعیین و بررسی ارتباط انواع تیپ‌های شخصیتی با سن اولین بارداری در زنان مراجعه کننده به بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود.

روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع مطالعه مقطعی می‌باشد در سال ۱۳۹۸می باشد و بر روی ۲۱۰ نفر از مادران واجد شرایط در سه بیمارستان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس از هر سه مرکز با رعایت تخصیص مناسب می باشد.در این مطالعه پرسش‌نامه شخصیت و پرسش‌نامه اطلاعات شخصی به وسیله مادران تکمیل شد. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون آماری اسپیرمن تجزیه و تحلیل شدند.

یافتهها: بالاترین امتیاز مربوط به ویژگی شخصیتی وظیفه‌شناسی با میانگین نمره ۰۹/۶± ۶۸/۳۹ و هم‌چنین بیشترین فراوانی نیز مربوط به ویژگی شخصیتی وظیفه‌شناسی (۱/۴۸ درصد) بود.نتایج نشان داد مقدار همبستگی دو متغیر برون گرایی و سن اولین بارداری، با همبستگی ۱۷/۰ با سطح معنی‌داری ۰۱۴/۰ و گشودگی به تجربه و سن اولین بارداری با همبستگی ۲۵/۰ با سطح معنی‌داری ۰۴۹/۰ که از خطای مفروض در پژوهش، ۰۵/۰ کم تر هستند، معنی‌دار است.

نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که در کنار عوامل مختلفی که می‌توانند موجب تأخیر در فرزندآوری و افزایش سن اولین بارداری در مادران شوند، برخی ویژگی‌های شخصیتی مادران نیز تأثیرگذار هستند. بنابراین شناسایی ویژگی‌های شخصیتی و آموزش مادران می‌تواند مؤثر باشد.


 
مریم رضاپور، رحیم باقرزاده لداری، رسول قورخانه چی، سعید احمد آبادی، محمد نادری سورکی،
دوره ۲۹، شماره ۳ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری تالاسمی،شایع‌ترین بیماری خونی ارثی است و بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور برای زنده ماندن نیازمند تزریق خون مداوم هستند. تزریق خون مداوم در این بیماران با اضافه بار آهن و در صورت عدم درمان مناسب با رسوب آهن در ارگان‌های مختلف بدن همراه است. لذا هدف از این مطالعه تعیین و بررسی رابطه بین ویژگی‌های شخصیتی و اضافه‌بار آهن در بیماران تالاسمی وابسته به تزریق خون بود.

 روش بررسی: این مطالعه به صورت یک مطالعه توصیفی ـ مقطعی می‌باشد که بر روی ۱۵۰ بیمار تالاسمی وابسته به تزریق خون بخش تالاسمی بیمارستان بوعلی سینای ساری درسال ۱۴۰۰ انجام شده است. پس از ورود بیماران به مطالعه اطلاعات بالینی و آزمایشگاهی بیمار با استفاده از داده های موجود در پرونده، ثبت گردید. بیماران شرکت کننده سپس پرسشنامه ۵ عاملی شخصیت نئو را که پرسشنامه ۶۰ سوالی است پاسخ دادند و ابعاد اصلی مدل پنج گانه شخصیت آنها مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده‌های جمع‌آوری شده از آمارهای توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار در صورت توزیع نرمال پیامد اصلی و در غیر این صورت از شاخص‌های مدین و IQR استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که ویژگی شخصیتی وظیفه‌شناسی در افراد دارای مراجعات منظم بیشتر از افراد دارای مراجعات نامنظم بود. که این اختلاف از نظر آماری معنی‌دار شد(۰۲۱/۰=p). در بررسی رابطه بین اضافه بارآهن کبد با نظم مراجعات دیده شد که اضافه بارآهن با نظم مراجعات رابطه معنیداری دارد(۰۱۸/۰=p)، به طوری که اضافه بارآهن متوسط و شدید در افرادی که دارای مراجعات نامنظم بودند، بیشتر بود، ولی اضافه بارآهن قلب با نظم مراجعات رابطه معنی‌داری نداشت(۹۱۰/۰=p).

نتیجه‌گیری: یافته‌های این پژوهش نشان داد که بین هیچ یک از ویژگی‌های شخصیت با بیش‌باری آهن در بیماران مبتلا به تالاسمی وابسته به خون رابطه معنی داری دیده نشد به جز وظیفه شناسی که در افراد دارای مراجعات منظم بیشتر از افراد دارای مراجعات نامنظم بود.

 
فاطمه سادات اسدی بیدک، محمد اژدرلو، محبوبه السادات موسوی، علی صحرائیان،
دوره ۳۰، شماره ۳ - ( ۲-۱۴۰۴ )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی بیماریهای حاد تنفسی(با تاکید بر کووید۱۹) و پیش‌بینی مبتلایان به کرونا بر اساس تیپ‌های شخصیتی، سبک‌های مقابله‌ای و علائم وسواس فکری عملی بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و نمونه آماری شامل دو گروه بود. گروه اول شامل ۱۰۰ نفر از بیماران بستری در بیمارستان‌های حضرت علی اصغر (ع) و نمازی شهر شیراز بود که به صورت تصادفی از لیست بیماران انتخاب شدند و گروه دوم نیز ۱۰۰ نفر از افراد عادی بود که با گروه اول از نظر ویژگی‌های جمعیت شناختی مشابهت داشتند، اما علائم بیماری کووید ۱۹ را بروز نداده و در بیمارستان بستری نبوده اند و یا به این بیماری مبتلا نشده بودند. بدین منظور یافته‌های پژوهش با استفاده از ۲۰۰ آزمودنی و با استفاده از ضریب رگرسیون لوجستیک مورد تجریه‌ و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد شخصیتی روان نژندی، گشودگی به تجربه و توافق پذیری قادر است ابتلا به بیماری‌های حاد تنفسی را به طور معناداری پیش­بینی کند. نتایج نشان داد که سبک مقابله‌ای مساله مدار (به صورت منفی و معنادار)، سبک مقابله‌ای هیجان مدار (به صورت مثبت) و سبک مقابله‌ای اجتنابی (به صورت مثبت) قادر است ابتلا به بیماری‌های حاد تنفسی را به طور معناداری پیش‌بینی کند.
نتیجه گیری: سرانجام اینکه نتایج نشان داد که ابعاد شست و شو، وارسی کردن و شک وسواسی قادر است ابتلا به بیماری‌های حاد تنفسی را به طور مثبت و معناداری پیش‌بینی کند.
 

صفحه 1 از 1     

ارمغان دانش Armaghane Danesh
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 42 queries by YEKTAWEB 4712