۲ نتیجه برای اختلال وابسته به مصرف مواد
بهرام موحد زاده، صادق حقیقی،
دوره ۲۳، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه و هدف: اعتیاد به مواد منجر به کاهش بهرهوری و عدم کارایی در مسایل روانشناختی از جمله بهزیستی روانشناختی در سوء مصرف کنندگان به مواد گردیده است. هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی هیپنوتراپی شناختی به شیوه گروهی بر بهزیستی روانشناختی در افراد مراجعه کننده به مراکز اقامتی و نیمه اقامتی ترک اعتیاد در شهر یاسوج بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون و گروه کنترل میباشد. جامعه آماری شامل کلیه بیماران وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز اقامتی و نیمه اقامتی ترک اعتیاد شهر یاسوج بوده است. تعداد ۴۰ بیمار به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف بود. مداخله گروهی هیپنوتراپی شناختی بر روی گروه آزمایش طی ۸ جلسه یک ساعته ونیم و به صورت یک بار در هفته اجرا گردید، اما هیچگونه مداخلهای بر روی گروه کنترل صورت نگرفت. پس از پایان مداخله از هر دو گروه (آزمایشی و کنترل) پس آزمون به عمل آمد. به منظور تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوری شده از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نمره پیش آزمون بهزیستی روانشناختی در گروه آزمایش ۴۲/۳±۸۰/۳۷ و در گروه کنترل ۸۶/۲±۲۵/۳۹ بود. همچنین میانگین و انحراف معیار نمره پس آزمون بهزیستی روانشناختی در گروه آزمایش۶۱/۱۵±۴۵/۶۶ و در گروه کنترل ۷۳/۲±۱۵/۳۹بود. یافتهها نشان داد هیپنوتراپی شناختی به شیوه گروهی، منجر به افزایش بهزیستی روانشناختی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در سطح معنیداری (۰۰۱/۰=p) گردید.
نتیجهگیری: هیپنوتراپی شناختی به شیوه گروهی توانسته است به بهبود علایم روانشناختی در بیماران وابسته به مواد در افراد مراجعه کننده به مراکز اقامتی و نیمه اقامتی ترک اعتیاد مؤثر بوده است. به طوری که به افزایش بهزیستی روانشناختی در بیماران وابسته به مواد منجر گردیده است.
محمد ملک زاده، بهرام موحد زاده، صادق حقیقی،
دوره ۲۵، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: مشکلات ناشی از سوء مصرف مواد در بین مصرف کنندگان باعث کاهش خودکارآمدی جهت مقابله با مشکلات جسمی، اجتماعی و روانشناختی میشود. بنابراین هدف از این پژوهش تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی به شیوه گروهی بر خودکارآمدی مقابله با مشکلات در افراد مراجعه کننده به مراکز اقامتی و نیمه اقامتی ترک اعتیاد در شهر یاسوج بود.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی میباشد. جامعه آماری را کلیه بیماران وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز اقامتی و نیمه اقامتی ترک اعتیاد شهر یاسوج در سال ۱۳۹۵ـ۱۳۹۴ تشکیل دادند، تعداد ۴۰ بیمار به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی مقابله با مشکلات، چسنی و همکاران بود. مداخله گروهی رفتار درمانی دیالکتیک روی گروه آزمایش طی ۸ جلسه یک ساعت و نیم به صورت یک بار در هفته اجرا شد، اما هیچگونه مداخلهای بر روی گروه کنترل صورت نگرفت. پس از پایان مداخله از هر دو گروه(آزمایشی و کنترل) پسآزمون به عمل آمد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین و انحراف معیار نمره پیشآزمون خودکارآمدی مقابله با مشکلات در گروه آزمایش۷۰/۱۷±۳۵/۸۰ و در گروه کنترل ۶۴/۴±۷۰/۷۶ بود. همچنین میانگین و انحراف معیار نمره پسآزمون خودکارآمدی مقابله با مشکلات در گروه آزمایش ۴۸/۲۶±۲۵/۱۲۲ و در گروه کنترل ۰۹/۴±۰۰/۷۷ بود. یافتهها نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیک به شیوه گروهی، منجر به افزایش خودکارآمدی مقابله با مشکلات گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد(۰۰۱/۰p<).
نتیجهگیری: رفتاردرمانی دیالکتیکی میتواند باعث افزایش خودکارآمدی مقابله با مشکلات بیماران بستری در مراکز ترک اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد. همچنین متخصصان حیطه سلامت روان میتوانند از این درمان به عنوان یک راهکار درمانی مؤثر در درمان سایر مشکلات روانشناختی بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد بهره ببرند.