۱۶ نتیجه برای توکل
علیرضا ظهور، علی توکلی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۸۱ )
چکیده
دکترناصر توکلی، دکترمسعود اعتمادی فر، دکترسید ابولفضل مصطفوی، دکترپروین طباطبائیان،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۳ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف : تشنج ناشی از تب عمومــــی تریـــن شکل تشنج و اختلالات عصبی در کودکان می باشد که همراه با تب ، اما بدون علامت عفونت داخل جمجمه ای است و اغلب در کودکان بین ۳ ماه تا ۵ سال رخ می دهد. برای درمان این بیماری دیازپام ، فنی توئین و فنوباربیتال مورد استفاده قرار می گیرد. مطالعات انجام شده نشان می دهد که شیاف دیازپام در درمان و پیشگیری تشنج ناشــــی از تب مفید بــــوده است . در این مطالعه با استفاده از چندین نوع پایه پلی اتیلن گلیکول و یک نوع پایه چرب شیاف دیازپام ساخته و خواص فیزیکو شیمیایی آن بررسی گردید.
مواد و روش کار: این یک مطالعه تجربی ـ آزمایشگاهی است که در دانشکده دارو سازی و علوم دارویی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال ۱۳۸۰ انجام گرفته است. شیافهای دیازپام به وسیله روش ذوب تهیه گردید و بر روی آنها انواع آزمایشها فیزیکوشیمیایی شامل تست تغییرات وزنی، زمان مایع شدن، مقاومت شیاف در برابر شکنندگی و یکنواختی محتوی صورت گرفت. به منظور تعیین سرعت آزادسازی دارو از سه روش تیغه پارویی، سبد چرخان و سلول دیالیزی استفاده گردید. برای این کار دستگاه اندازه گیری انحلال فارماتست به کار رفت. به عنوان فرآورده استاندارد دیازپام تجارتی با پایه چرب انتخاب شد. جهت تعیین مقدار دارو از روش اسپکتروفتومتری اشعه ماورای بنفش در طول موج ۲۲۹ نانومتر استفاده گردید. نتایج آزمایشها با استفاده از آزمونهای آماری آنالیز واریانس یک طرفه ،دانکن و مجذور کای و به وسیله نرم افزار SPSS بررسی شد.
یافته ها : مقادیر به دست آمده در اندازه گیری تغییرات وزنی نشان دهنده آن است که شیافهای ساخته شده در حد استاندارد قرار داشتند. زمان مایع شدن شیاف با پایه وایتپسول و فرآورده دیازپام تجارتی در حد قابل قبول (کمتر از ۳۰ دقیقه) اما برای شیاف با پایه پلی اتیلن گلیکول طولانی (بالاتر از ۳۰ دقیقه) بود. مقاومت شیافهای ساخته شده با پایه چــــــرب و پایـــــه پلی اتیلن گلیکول (۳۰۰ و ۴۰۰۰) در برابر شکنندگی پایین تر از حد استاندارد قرار داشت ولی در مورد شیافهای با پایه پلی اتیلن گلیکول (۱۰۰۰ و ۴۰۰۰) و پلی اتیلن گیلکول (۱۰۰۰ و ۶۰۰۰) در حد استاندارد (بیش از ۸/۱ کیلوگرم) قرار داشت. در مورد یکنواختی محتوی، تمامی شیافهای ساخته شده در حد مطلوب بودند. مقدار داروی آزاد شده از پایه های پلی اتیلن گلیکول (۱۰۰۰ و ۴۰۰۰) و (۱۰۰۰ و ۶۰۰۰) و پایه چرب همراه با سورفکتانت بیشتر از مقدار آزاد شده از شیافهای تجارتی و پایه پلی اتیلن گلیکول (۳۰۰ و۴۰۰۰) بود.
نتیجه گیری : شیافهای ساخته شده با پایه هــــای پلی اتیلــــن گلیکــــول (۱۰۰۰ و ۴۰۰۰) و پلی اتیلن گیلکول (۱۰۰۰ و ۶۰۰۰) شیافهای مطلوبی بوده و می توانند در بررسی های بالینی آینده مورد آزمایش قرار گیرند.
واژه های کلیدی: دیازپام ، شیاف ، تشنج تب دار
دکترناصر توکلی، دکترمحسن مینائیان، دکتر رویا لاوی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۳ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف: اختلالات آلرژیک و آتوپیک از جمله شایعترین بیماریهای پوستی می باشند. داروهای مختلفی به روش سیستمیک یا موضعی برای تسکین علایم این بیماری ها به کار می رود که از جمله آنها داروهای آنتی هیستامینک و کورتیکواستروئیدها را می توان نام برد. از جمله داروهایی که اثر بخشی قاطعی در این نوع اختلالات دارد دوکسپین است. این دارو در کشورهای پیشرفته به فرم موضعی و با غلظتهای مختلف تهیه شده و مصرف می شود. هدف از انجام این تحقیق تهیه یک فرمولاسیون مطلوب و مؤثر از دوکسپین برای درمان درماتیت آتوپیک می باشد.
مواد و روش کار: این یک مطالعه تجربی ـ آزمایشگاهی است که در آزمایشگاه دانشکده داروسازی و علوم دارویی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال ۱۳۸۳ انجام شده است . پس از تهیه فرم های مختلف موضعی از دوکسپین شامل کرمهای امولسیونی روغن در آب، آب در روغن و ژل، آزمایش های کنترل فیزیکوشیمیایی فرآورده ها، آزمایش های آزادسازی دارو از پایه های نیمه جامد بر روی غشاء سنتتیک و نیز آزمایش عبور داروی آزاد شده از غشاء بیولوژیک (پوست شکم موش صحرایی یا رت) انجام شد. اندازه گیری مقدار دارو به روش اسپکتروفتومتری اشعه ماوراء بنفش (به طول موج ماکزیمم جذب برابر ۲۹۲ نانومتر) انجام گردید. همچنین پایداری فرآورده در شرایط برون تن مورد بررسی قرار گرفت . برای انجام محاسبات آماری از آزمون تی دانشجویی جهت مقایسه دو فرم دارویی و نرم افزار SPSS استفاده گردید .
یافته ها : پایداری فرآورده های تهیه شده مطابق استانداردهای فارماکوپه ایی موجود، مطلوب بود. میزان داروی آزاد شده از غشاء سنتتیک در فرمولاسیون ژل بعد از گذشت ۶ ساعت ۳/۶۴ درصد و در مورد کرم ۳/۷۴ درصد بود. همچنین مقدار داروی عبور کرده از پوست رت در فرمولاسیون ژل بعد از ۳۶۰ دقیقه ۲/۴۴ درصد و در فرمولاسیون کرم ۵/۷۵درصد بود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که آزاد سازی دارو از کرم و عبور آن از پوست در مقایسه با ژل بهتر صورت می گیرد. این موضوع می تواند ناشی از خاصیت چربی دوستی بیشتر پایه کرم نسبت به پایه ژل باشد.
واژه های کلیدی : درماتیت آتوپیک ، دوکسپین، فرآورده موضعی
دکتر ناصر توکلی، دکتر سید ابوالفضل مصطفوی، دکتر مژده دهقان، دکتر معصومه دهقانی، دکتر زینب رفیعی پور،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۴ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف: ایبوپروفـــــن یکی از ایمن ترین و پرمصرف ترین داروهـــــای ضدالتهاب غیراستروئیدی است. این دارو در بازار دارویی ایران، به فرم سوسپانسیون خوراکی و نیز قرصهای ۲۰۰ و۴۰۰ میلی گرمــــی فیلم کوت و شوگرکوت موجود است. از جمله مشکلات مربوط به اشکال دارویی جامد (قرص) ایبوپروفن، می تــــوان بــــه فقدان بیواکیوالانسی، حلالیت آبی پایین دارو، اثرات جانبی گوارشی آن و سخت تر شدن قرص در اثر پدیده کهنگی اشاره نمود که انجام مطالعات کاملی را در زمینه این فرم ایجاب می نماید. در تحقیق حاضر چگونگی انحلال دارو از قرصهای شوگرکوت و فیلم کوت ایبوپروفـــن مورد مطالعه قرار گرفته و با روند آزاد سازی دارو از فراورده استاندارد مقایسه شده است.
مواد و روش ها: این یک مطالعه تجربی ـ آزمایشگاهی است که بر روی قرص ایبوپروفن در آزمایشگاه فارماسیوتیکس دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پــــزشکی اصفهان در سال ۱۳۸۲ انجام گرفته است. سه نوع قرص ایبوپروفن مورد آزمایش از میان نمونه های موجود در بازار دارویـــــی( شوگر کوت، فیلم کوت و استاندارد) انتخـــاب شد. این قرصها دارای شماره سری ساخت و تاریخ انقضاء بود و بر اساس نمونه گیری تصادفی بـرگزیده شد. به منظور انجام آزمایش سرعت انحلال روش شماره یک فارماکوپه آمریکا (متد سبد چرخـان) در محیط های مختلف در درجه حرارت ۳۷ درجه سانتی گراد بـا سرعت چرخش ۱۵۰ دور در دقیقه مورد استفاده قرار گرفت. علاوه بر آن، آزمایش هــــای فارماکوپه ای دیگر نظیر؛ اندازه گیری سختی قرصها، میزان فرسایش، یکنواختی محتوی و زمان از هم پاشیدن قرصها مطابق فارماکوپه های رسمی آمریکا یـــــا انگلیس انجام شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و آزمونهای آمــاری آنالیــز واریــــــانس یک طرفه، دانکن و مجذور کای تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج آزاد سازی قرصهای ایبوپروفن استاندارد، شوگــــرکــوت و فیلم کـوت در محیط اسیدی به ترتیب نشان دهنده انحلال ۵، ۸ و ۱۲ درصد دارو پس از ۳۰ دقیقـــه بود. میزان داروی آزاد شده پس از ۲۰ دقیقه در محیط بافر فسفات در مورد هر دو فراورده شوگرکوت و فیلم کوت حدود ۸۰ درصد و در مورد فراورده استاندارد تقریبــاً ۱۰۰ درصد بود. هر دو نمونه قرص شوگر کوت و فیلم کوت از لحاظ اختصاصات فارماکوپــه ای دیگر نظیر تست زمان از هم پاشیدن در محدوده معیارهای فارماکوپه قرار داشتند.
نتیجه گیری: در حالـــــی که الگوی آزاد ســـــازی دارو از دو فـــــراورده شوگرکوت و فیلم کــوت در محیط بافر فسفات مشابه با یکدیگر و منطبق بر معیارهای فارماکوپه آمریکا وانگلیس می باشد، با این حال آزادسازی آهسته تر دارو از قرصهای شوگرکوت نسبت به فیلم کـــوت در محیط اسیدی نشان دهنده مقاومت مؤثرتر روکش قندی نسبت به روکش لایه نازک می باشد.
واژه های کلیدی: ایبوپروفن، قرص، شوگرکوت، فیلم کوت
محمود رفیعیان، علی مؤمنی، جعفر مهوری، اکبر توکلی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه و هدف: بیماریهای قلبی ـ عروقی در آمریکا، آمار بیشترین عامل مرگ و میر را به خود اختصاص داده است. امروزه علاوه بر داروهای متداول، داروهای مکمل از جمله ویتامین ها تحت مطالعه و یا مصرف ، برای این بیماران هستند. در این رابطه، ویتامین های آنتی اکسیدان بیش از بقیه مورد توجه می باشند. هدف از این تحقیق تعیین تأثیر ویتامین ای و یا مجموعه ویتامین های ای و ث بر کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئین با دانسیته کم و لیپوپروتئین با دانسیته زیاد بیماران هیپرلیپیدمیک می باشد که تحت درمان با لواستاتین هستند.
مواد و روش ها: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور ۹۳ بیمار هیپرلیپیدمیک به ترتیب مراجعه به یکی از مطب های پزشکان داخلی شهر کرد درسال ۱۳۸۳ در یکی از سه گروه دارویی زیر قرار گرفتند. گروه اول لواستاتین (۴۰ ـ ۲۰ میلی گرم) و پلاسبو(کپسول نشاسته)، گروه دوم لواستاتین (۴۰ ـ ۲۰ میلی گرم) و ویتامین ای (۴۰۰ واحد روزانه) و گروه سوم لواستاتین (۴۰ ـ ۲۰ میلی گرم) به اضافه ویتامین ای (۴۰۰ واحد روزانه) و ث (۱۰۰۰ میلی گرم روزانه) دریافت کردند. در ابتدای مطالعه و ۱۰ هفته پس از مصرف دارو، میزان کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئین با دانسیته کم و لیپوپروتئین با دانسیته زیاد بیماران اندازه گیری و مقایسه شدند. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و آزمون آماری تی آنالیز شد .
یافته ها: کلسترول، تری گلیسرید و لیپوپروتئین با دانسیته کم بیماران در همه گروه ها بعد از ۱۰ هفته مصرف دارو کمتر و لیپوپروتئین با دانسیته زیاد آنها بیشتر از شروع مصرف دارو بود (۰۱/۰ p< ). پارامترهای فوق بر همین روال در گروه های دوم و سوم با گروه اول متفاوت بود (۰۱/۰ p< )، ولی در گروه سوم به جز لیپوپروتئین با دانسیته کم (۰۵/۰ p< ) که کمتر از گروه دوم بود، بقیه پارامترها با گروه دوم تفاوت معنی دار آماری نداشتند.
نتیجه گیری: اضافه شدن ویتامین های آنتی اکسیدان به خصوص ویتامین ای به رژیم درمانی بیماران هیپرلیپیدمیک احتمالاً مفید خواهد بود.
دکتر محسن مینائیان ، دکتر ناصر توکلی، دکتر علی مؤمنی، دکتر فرهاد احمدی،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف: اگزما یکی از بیماریهای خارشدار پوستــــی شایع می باشد. کــــرم موضعی دوکسپین در درمان خارش مؤثر بوده و این فرم دارویی در خــــارج از کشـــور وجود دارد. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی بالینی اثر کرم موضعی دوکسپین ۵ درصد فرموله شده در دانشکده داروسازی اصفهان در درمان اگزما می باشد.
مواد و روش ها: تحقیق حاضر یک مطالعه کـــارآزمایی بالینی دوسوکور و کنتـــرل شده با دارونما بوده که در سالهای ۱۳۸۳ و۱۳۸۴ با نمونهگیری تصادفی در۳ مرکز درمــــانی شهر اصفهان، انجام پذیرفت.در این پژوهش ۶۰ بیمار مبتلا به انواع اگزما، پس از حصول شرایط ورود به مطالعه، به مدت ۸ روز و روزانه ۴ مرتبه تحت درمـــان با کرم دوکسپین قرار گرفتند.در زمانهای ۰، ۳، ۸ و ۱۵ روز، اثر درمانی دوکسپین و دارونما بر روی علایـــــم بیماری و میزان شیوع عوارض جانبی بررسی گردید. ابزار گردآوری دادهها فرم اطلاعاتی بود که در آن خصوصیات دموگرافیک بیماران و وضعیت بیمـــاری ثبت گردید. نتایج حاصل با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای ناپارامتری مانویتنی، ویلکاکسون و توی کندال مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: دوکسپین موجب کاهش علایم بیماری شامل؛ خارش (۵/۷۵ درصد)، التهاب (۸/۴۳ درصد)، خشکی پوست (۵/۳۷ درصد)، ترشحات (۵/۵۹ درصد)، چرمی شدن (۵/۴۱ درصد) و شدت اگزما (۵/۴۱ درصد) در پایـــان دوره درمان (روز هشتم) گـردید. آثــــار مشابهی نیز با دارونما مشاهده گردید. اثربخشی درمانها ارتباطی به سن و جنس بیماران نداشت. تنها عارضه ناشی از درمان سوزش بود که تقریباً شیوع یکسان در هر دو گروه دارو (۳۰ درصد) و دارونما (۲۷ درصد) داشت.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این طرح بیانگر اثربخشی کرم موضعی دوکسپین ۵ درصد در درمان علایم اگزما است. اگرچه این اثر با دارونما اختلاف معنیدار آمـــاری ندارد، ولی می تواند جایگزین مناسبی برای دوکسپین خوراکی یا کورتیکوستروئیدهای موضعی باشد.
واژههای کلیدی: ارزیابی بالینی، دوکسپین، اگزما، پوست، کرم موضعی
مجتبی حشمتی پور، ناصر توکلی، رضا ابراهیمی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه و هدف: آکنه یکی از شایع ترین بیماری های پوستی در هر دو جنس بالغان است. ترتینویین، به خاطر اثرات کومدولیتیک و مهار باز شدن کومدون ها، در آکنه مورد استفاده قرار گرفته است. این دارو به فرم های کرم، ژل و لوسیون ۰,۰۱ تا ۰.۱ درصد در داروخانه ها به فروش می رسد. چند گزارش کلینیکی در زمینه اثرات مثبت آیونتوفورز بر روند بهبود اسکار ناشی از آکنه موجود است. هدف از مطالعه حاضر، تعیین تاثیر آیونتوفورز بر آزادسازی ترتینویین از فراورده های نیمه جامد و عبور آن از پوست موش صحرایی بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع تجربی بوده و در فاصله سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۵ در آزمایشگاه فارماسیوتیکس دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به طور برون تن صورت گرفت. فرمولاسیون های موضعی ترتینویین موجود در بازار دارویی ایران (کرم و ژل رتین- آ، کرم و ژل ۰.۰۲۵ درصد ترتینویین) از لحاظ محتوای دارویی و یک نواختی محتوا مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش آزادسازی دارو از پایه های موضعی) کرم و ژل) به وسیله غشاء سنتتیک و آزمایش عبور دارو از پوست به وسیله پوست جدا شده موش صحرایی و سل دیفوزیون فرانز به مدت ۲ ساعت انجام شد. این دو آزمایش هم با حضور میدان آیونتوفورز و هم بدون حضور این میدان صورت گرفت. شدت میدان الکتریکی مورد استفاده ۰.۵ میلی آمپر بر سانتی متر مربع بود. تعیین مقدار دارو در محیط گیرنده به روش اسپکتروسکپی فرابنفش در حداکثر طول موج برابر با ۳۵۲ نانومتر صورت گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و تی تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج آزمایش آزادسازی دارو از غشاء سنتتیک نشان داد که در پایان ساعت دوم آزمایش و در حضور میدان الکتریکی معادل ۱۷.۵ درصد، ۲۶.۵ درصد، ۱۹ درصد و ۵۴ درصد دارو به ترتیب از ژل ترتینویین) ایرانی)، ژل رتین- آ، کرم ترتینویین (ایرانی) و کرم رتین- آ، آزاد می گردد که به مراتب بیش از میزان داروی آزاد شده از هر پایه در عدم حضور میدان آیونتوفورز است. به علاوه با حضور میدان الکتریکی عبور دارو از خلال پوست به طور معنی داری بیشتر از زمانی است که از میدان الکتریکی استفاده نشده است.
نتیجه گیری: کاربرد جریان الکتریکی از نوع مستقیم در مدت زمان مشخص، سبب تسهیل عبور ترتینویین از پوست می شود. در این حالت، آزاد سازی دارو از پایه و عبور آن از کینتیک درجه صفر پیروی می کند.
کلید واژه: آیونتوفورز، پوست موش صحرایی، ترتینویین
کامران توکل ، عبدالهادی دانشی، کامبیز کریم زاده شیرازی ،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه و هدف: امروزه عمل جراحی دیسک در ستون فقرات یکی از عمل های شایع جراحی بوده و دردهای پس از عمل یکی از مشکلات مهم این گونه بیماران می باشد. این دردها موجب تأخیر در ترخیص بیمار از بیمارستان شده و مانع از فعالیت های طبیعی آنان می گردد. استفاده از مخدرها پس از عمل به تنهایی قادر به تسکین موثر این دردها نبوده و روش های گوناگونی از جمله؛ استفاده از کورتیکواستروئیدها و مواد بی حس کننده را برای بهبود این دردها عنوان نموده اند. در این راستا هدف از این پژوهش تعیین تاثیر تزریق مرفین به اضافه دگزامتازون در فضای اپیدورال بر روی دردهای پس از عمل در جراحی دیسک کمر بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور بوده که بر روی ۹۰ بیمار کاندیدای عمل جراحی دیسک کمر در بیمارستان شهید بهشتی یاسوج و در سال های ۱۳۸۴ـ ۱۳۸۳ انجام شد. این بیماران در سنین بیشتر از ۱۶ سال و بر اساس طبقه بندی انجمن بیهوشی آمریکا در کلاس ۱ و ۲ بیهوشی قرار داشتند. بیماران به صورت تصادفی به گروههای ۱۵ نفری تقسیم شده و بیهوشی با روش یکسان در تمام بیماران انجام شد. در انتهای عمل و پس از بستن دورا، در حجم های مساوی داروهای ذیر به ترتیب؛ گروه اول ۵ سی سی لیدوکائین ۲ درصد، گروه دوم ۵ سی سی نرمال سالین) دارونما) ، گروه سوم ۰,۵ میلی گرم مرفین، گروه چهارم ۱ میلی گرم مرفین، گروه پنجم ۱.۵ میلی گرم مرفین و گروه ششم ۲ میلی گرم مرفین به ازای هر سطح از مهره هایی که مورد عمل واقع می شدند، دریافت می کردند. همه گروهها به غیر از گروههای ۱ و۲ ، به میزان ۲ سی سی (معادل ۸ میلی گرم) دگزامتازون به مرفین اضافه شده و سپس حجم داروها در تمام گروهها با آب مقطر به ۶ سی سی رسانده و تزریق انجام می شد. پس از عمل، میزان درد بیماران برحسب مقیاس سنجش بصری درد ارزیابی شده و بر اساس آن، پتدین تجویز می گردید. میزان پتدین مصرفی در ۲۴ ساعت اول در بخش اندازه گیری و ثبت می شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های کروسکال والیس و یو مان ویتنی انجام شد.
یافته ها: متوسط مصرف پتدین بیماران در ۲۴ ساعت اول در سه گروه نخست تفاوت چندانی نداشت، ولی در سه گروه دوم به تدریج با افزایش دوز مرفین، شدت درد و نیز دوز پتدین مصرفی کاهش می یافت، همچنین در هیچکدام از نقاط ارزشیابی درد، تفاوت معنی داری بین گروههای پنجم و ششم ملاحظه نگردید.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که استفاده از داروهای مرفین و دگزامتازون در تزریق اپیدورال پس از عمل دیسککتومی به واسطه کاهش احساس درد پس از عمل موجب کاهش مصرف داروهای مخدر می گردد.
کامران توکل، پروین غفاری، اکبر حسنزاده،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه و هدف: سردرد پس از بیحسی نخاعی، یک مشکل ناخوشایند بوده که بیشتر در افراد جوان، مؤنث و باردار روی میدهد. پس ازانجام بِیحسی نخاعی به خصوص در زنان باردار و جوان دراعمال جراحی سزارین، عوارض متعددی از قبیل سردرد، کمردرد، تهوع و غیره دیده میشوند که علاوه بر مشکلات روحی و جسمی، باعث تأخیر در ترخیص بیماران و افزایش هزینههای بستری میگردد. هدف از این مطالعه تعیین تأثیر داروی دگزامتازون و سرم نرمال سالین بر میزان کاهش سر درد پس از بیحسی نخاعی در عمل جراحی سزارین میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی یک سو کور خود شاهد بر روی ۳۵ بیمار سنین ۱۸ تا ۴۵ سال بوده که در وضعیت فیزیکی ۱ و ۲ تقسیمبندی انجمن بیهوشی آمریکا قرار داشتند و در مدت ۶ ماه در سال ۱۳۸۴ در بیمارستان آموزشیـ درمانی امام سجاد(ع) یاسوج انجام شد. تمامی این بیماران پس از گرفتن بیحسی نخاعی به دنبال عمل جراحی سزارین دچار دردهای نواحی سر، گردن، یا کمر شده بودند و علیرغم مصرف داروهای مسکن، سرم درمانی و استراحت، بهبود نیافته بودند. لذا بدون آگاهی از نوع دارو، آمپول دگزامتازون ۲/۰ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به اضافه یک لیتر سرم نرمال سالین در مدت ۲ ساعت دریافت نموده و میزان درد آنها بر اساس مقیاس بصری درد ، قبل و بعد از تزریق دارو بررسی شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون آماری تی زوجی آنالیز گردید.
یافتهها: بیشترین شکایات بیماران بر حسب شیوع دردها شامل؛ سردرد( ۲۸ نفر، ۵/۸۷ درصد)، سرگیجه(۱۹ نفر، ۳/۵۹ درصد)، کمردرد(۱۸ نفر، ۲/۵۶ درصد) و درد شانه و گردن( ۸ نفر، ۲۵ درصد) بودند. میانگین نمره درد بیماران۸/۱±۵/۶ بود که پس از درمان به ۲/۱±۶/۱ کاهش یافت که این کاهش معنیدار بود(۱ ۰۰/۰p< ).
نتیجهگیری: به نظر میرسد استفاده از داروی دگزامتازون در بهبود دردهای ناشی از بیحسی نخاعی در مواردی که درد بیماران به روشهای معمول جواب نداده باشد، باعث بهبود سریع بیماران میگردد.
سیدحسین میرهندی، صادق نوری پور سی سخت، محمدرضا شیدفر ، فریده زینی، نیلوفر جلالی زند ، فاطمه توکلی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه و هدف: تریکوفیتون روبروم و تریکوفیتون منتاگروفیتس شایعترین گونه های عامل درماتوفیتوزیس در سراسر جهان هستند و شناسایی این دو از نقطه نظر همه گیرشناسی و بیماری زایی مهم است. روش های معمول آزمایشگاهی برای افتراق این دو گونه شامل؛ مشخصات میکروسکوپی، بررسی ظاهر کلنی و تست های بیوشیمیایی می باشد. روش های فوق وقت گیر بوده و احتیاج به پرسنل مجرب دارند و با وجود این گاهی هنوز با هم اشتباه می شوند. هدف مطالعه حاضر استفاده از روش واکنش زنجیره ای پلی مراز و برش آنزیمی برای افتراق ایزوله های مرتبط با این دو گونه بوده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی تعداد ۱۰۰ ایزوله درماتوفیتی از بیماران مبتلا به اشکال مختلف درماتوفیتوزیس جدا شد و با بررسی مشخصات مورفولوژیک ماکروسکوپیک و میکروسکوپیک مورد شناسایی اولیه به عنوان تریکوفیتون روبروم / تریکوفیتون منتاگروفیتس قرار گرفت. این پژوهش در آزمایشگاه قارچ شناسی دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال ۱۳۸۶ انجام گرفت. استخراج دی ان آ به روش گلاس بید فنل کلروفورم صورت گرفت و نــاحیه ITS۱-۵,۸SrDNA-ITS۲ با روش واکنش زنجیره ای پلی مراز تقویت گردید و سپس به کمک آنزیمMva? مورد هضم اندونوکلئازی قرار گرفت. محصول واکنش زنجیره ای پلی مراز و محصول برش آنزیمی روی ژل آگاروز الکتروفورز شده و پس از رنگ آمیزی و عکس برداری با توجه به الگوهای الکتروفورتیک اختصاصی به دست آمده و با در نظر داشتن نتایج بررسی توالی اسیدهای نوکلئیک مربوطه، گونه ها مشخص شد.
یافته ها: تست های مورفولوژیک به تنهایی قادر به افتراق قطعی دو گونه به ویژه در ایزوله های استریل فاقد تولید کونیدی نبود. ایزوله های با خواص بینابینی دو گونه نیز با روش های مورفولوژیک و فیزیولوژیک به سختی از همدیگر متمایز می شدند. پس از بررسی های مولکولی مشخص شد که ۴۵ ایزوله متعلق به تریکوفیتون روبروم، ۵۴ ایزوله متعلق به تریکوفیتون منتاگروفیتس و یک ایزوله گونه ای از فوزاریوم می باشد. با انجام تست های فیزیولوژیک نتایج مشابه با اندکی تفاوت به دست آمد. همچنین مشخص شد که تست سوراخ کردن مو برای افتراق این دو گونه از یکدیگر، اعتبار بیشتری در مقایسه با تست اوره آز دارد.
نتیجه گیری: یافته های این بررسی نشان داد که اولا روش های مبتنی بر دی ان آ علی رغم هزینه بالاتر، از قاطعیت و سرعت بیشتری برای افتراق دو گونه تریکوفیتون روبروم و تریکوفیتون منتاگروفیتس برخوردار است و ثانیا این دو گونه در ایران دارای شیوع تقریبا یکسان هستند. این روش ها برای شناسایی سایر درماتوفیت ها قابل توصیه است.
جلیل توکل افشاری، نسرین محقی، اعظم بروک،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه و هدف: به طور کلی عصاره بسیاری از ادویه ها اثرات بالای مهار کنندگی بر کشت سلولهای توموری دارند. مطالعههای اخیر نشان میدهد که زنجبیل دارای خواص آنتی توموری، ضد قارچ ،حشره کشی و ضد زخم میباشد. با این حال تأثیرات آنتی توموری آن برروی رده سلول سرطان پستان انجام نشده است، لذا هدف از این مطالعه بررسی اثر کشندگی سلولی عصاره الکلی زنجبیل تازه بر سلولهای سرطان پستان بود.
مواد و روشها: این یک مطالعه تجربی است که طی سالهای ۱۳۸۸-۱۳۸۷ در دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. در این پژوهش سلولهای سرطانی و سلول های نرمال در محیط DMEMحاوی سرم جنین گاو و آنتیبیوتیک کشت داده شدند. سپس این سلولها در معرض دو گانه غلظتهای۵۰۰۰ تا ۱۲۵/۷۸ میکروگرم بر میلیلیتر از عصاره الکلی زنجبیل به مدت ۲۴، ۴۸ و ۷۲ ساعت قرار داده شدند و میزان زنده بودن سلولها به روش MTT تعیین گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون آماری بنفرونی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: بعد از ۴۸ ساعت در غلظت ۱۲۵۰ میکروگرم بر میلیلیتر۵۰ درصد سلولهای سرطانی نسبت به سلولهای نرمال زنده بودند(۰۰۱/۰p<)، لذا IC۵۰ در حدود غلظت ۱۲۵۰ در نظر گرفته میشود. نتایج مرفولوژی نشان داد که سلولهای نرمال تحت اثر عصاره هیچگونه تغییرات مرفولوژیکی مشخصی نسبت به سلولهای کنترل (بدون عصاره) ندارند. سلولهای سرطانی در روزهای مختلف، تحت اثر غلظتهای مختلف عصاره، از نظر مورفولوژیک تفاوتهای بسیار بارز و وابسته به دوزی نشان دادند، به طوری که به تدریج و با افزایش زمان و در دوزهای بالاتر تغییر شکل سلولی بسیار واضحتر بود. مهار رشد سلولها، تحلیل رفتگی و افزایش اندازه واکوئل ، کاهش سیتوپلاسم و پیگمانه شدن هسته قابل مشاهده بود.
نتیجهگیری: به نظر میرسد عصاره زنجبیل خواص کشندگی سلولی بر روی سلولهای سرطانی داشته، ولی با این حال اثرات سمی بر سلولهای نرمال ندارد.
مهدی مشکی ، جهانشیر توکلیزاده، نرجس بحری ،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه و هدف: باورهای کنترل سلامت یکی از عمدهترین شاخصهای اعتقاد بهداشتی برای طرحریزی برنامههای آموزش بهداشت محسوب میشود و به عنوان یک ساختار در فهم و پیشبینی رفتارهای بهداشتی شناخته شده است. از آنجایی که باورهای کنترل سلامت پیشگویی کننده رفتارهای بهداشتی هستند، لذا در دوران بارداری اهمیت ویژهای پیدا میکنند. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط باورهای کنترل سلامت و سبک زندگی در دوران بارداری انجام شد.
مواد و روشها:: این پژوهش یک مطالعه تحلیلی از نوع مقطعی است که در سال ۱۳۸۷ در دانشگاه علوم پزشکی گناباد انجام شد. تعداد ۱۱۵ خانم باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی ـ درمانی گناباد به روش نمونهگیری سهمیهای غیر احتمالی، در این مطالعه شرکت داده شدند. ابزار جمعآوری دادهها مشتمل بر سه پرسشنامه؛ مشخصات فردی، مقیاس باورهای کنترل سلامت چند بعدی و پرسشنامه سبک زندگی در دوران بارداری بود. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین سنی واحدهای پژوهش۲۷/۰±۲۰ سال و میانگین سن بارداری آنها ۶/۰±۲۳ هفته بود. ۵/۸۳ درصد خانمها خانهدار،۷/۴۱ درصد آنان دیپلم و ۸/۵۴ درصد نخست باردار بودند. بالاترین نمرات کسب شده از مقیاس باورهای کنترل سلامت به ترتیب مربوط به ابعاد باوردرونی، باور افراد مؤثر و باورشانس بود. همچنین آزمونهای آماری ارتباط معنیداری بین بعد باوردرونی کنترل سلامت و ابعاد تغذیه و ایمنی از سبک زندگی در دوران بارداری را نشان دادند(۰۵/۰p<).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که باور کنترل سلامت درونی در زنان باردار شهر گناباد از دو معیار دیگر بالاتر بوده است، با این وجود میتوان با بهرهگیری از روشهای آموزشی مناسب، تفکر مبنی بر باورهای کنترل سلامت به ویژه باور کنترل درونی سلامت در زنان باردار که جزو گروههای پرخطر محسوب میشوند، تقویت شود.
اعظم بروک، فاطمه همایی، جلیل توکل افشاری ، راشین گنجعلی، منور افضل آقایی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه و هدف: سرطان پستان شایعترین سرطان در زنان است. پلیمورفیسم ژنهای کد کننده متابولیزه کننده ترکیبات گزنوبیوتیک و دارویی همانند CYP۲D۶ عوامل بالقوهای هستند که ممکن است در افزایش ریسک ابتلا به سرطان پستان مؤثر باشند. ارتباط بین سرطان پستان با پلیمورفیسم ژن CYP۲D۶*۴ (۱۸۴۶G to A)به طور کامل شناخته نشده است، لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط این پلیمورفیسم با سرطان پستان بود.
مواد و روشها: این مطالعه موردـ شاهدی در سال ۱۳۸۸ در دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. در این مطالعه پلیمورفیسم ژن CYP۲D۶*۴ در ۱۰۰ خانم مبتلا به سرطان پستان و ۱۰۰ خانم سالم با روش PCR-RFLP مورد بررسی قرار گرفت. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون های آماری مجذور کای و تست دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: در نتایج حاصل از بررسی این پلیمورفیسم در گروههای مورد مطالعه ارتباط معنیداری بین افراد مبتلا به سرطان پستان و پلیمورفیسم ژن CYP۲D۶*۴ مشاهده نگردید(۰۵/۰p>).
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که موتاسیون ژن CYP۲D۶ *۴نقشی در ابتلا به سرطان پستان ندارد.
مریم سادات ساداتی، بهادر سرکاری، قاسم عسگری، صفورا حاتمی پور، الهام توکل،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه و هدف: لیشمانیوز به وسیله انگلهای تک یاختهای داخل سلولی از جنس لیشمانیا ایجاد میشود. این بیماری در برخی مناطق ایران به صورت آندمیک مشاهده میشود. گیاه اکیناسه آ پورپورا یکی از گیاهان دارویی است که دارای خاصیت تقویت کنندهگی ایمنی و قدرت دفاعی بدن میباشد. این مطالعه با هدف بررسی اثر تجویز خوراکی عصاره گیاه اکیناسهآ پوریورا بر بهبود زخم ناشی از لیشمانیا ماژور در موش آزمایشگاهی انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی که در سال ۱۳۸۸ در دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد، تعداد ۱۸ سر موش کوچک آزمایشگاهی به صورت تصادفی به سه گروه ۶ تایی تقسیم شدند. گروه اول به مدت ۲ هفته عصاره هیدروالکلی گیاه اکیناسهآ پورپورا (۲۰۰ میلیگرم بر میلیلیتر) دریافت نموده سپس به انگل لیشمانیا ماژورآلوده شدند. گروه دوم ابتدا با انگل آلوده شده و پس از ایجاد زخم، به مدت ۲ هفته عصاره گیاه را دریافت نمودند. گروه سوم به عنوان گروه کنترل بدون دریافت عصاره به انگل لیشمانیا آلوده شدند. زخمهای ایجاد شده ناشی از انگل لیشمانیا در سه ناحیه قاعده دم، پای راست و پای چپ هر موش در فواصل زمانی منظم اندازهگیری و ثبت شد و براساس این اندازهها مساحت زخمهای نواحی ذکر شده محاسبه گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون آماری کروسکال ـ والیس تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری بین میانگین اندازه زخمها در گروههای اول و دوم با گروه کنترل وجود ندارد (۰۵/۰
کامران توکل، شهلا ریاحی نژاد، نیکو وحدانیتی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۱ )
چکیده
زمینه و هدف: کنترل درد به خصوص در ۲۴ ساعت اول پس از عمل سزارین منجر به کاهش شیوع عوارض ناشی از عمل میشود. هدف این مطالعه تعیین تأثیر تزریق زیر جلدی مارکائین در کاهش درد پس از سزارین بود.
روش بررسی: این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی ۱۰۲ بیمار باردار کاندید سزارین انجام شد. نمونهها به صورت تصادفی به دو گروه مساوی مداخله و کنترل تقسیم شدند. به گروه مورد ۱۰ میلیلیتر مارکائین ۵/۰ درصد همراه با ۱۰ میلیلیتر آب مقطر به صورت زیرجلدی در زیر محل برش و در گروه شاهد ۲۰ میلیلیتر آب مقطر تزریق گردید. میزان درد بیماران با استفاده از معیار سنجش بصری درد(VAS) در ساعات مختلف پس از عمل اندازه گیری شد. همچنین میزان مسکن مصرفی در مدت ۲۴ ساعت ثبت گردید. دادهها با آزمونهای آماری کای دو و تست تی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: متوسط میزان نمره درد در ساعات مختلف در گروه مداخله ۷۲/۱ ودر گروه کنترل ۸۵/۳ و متوسط مصرف شیاف دیکلوفناک در بخش در گروه مداخله ۳۵/۰ و در گروه کنترل ۵/۱ عدد بود، که در هر دو مورد تفاوت معنیدار است(۰۵/۰p<).
نتیجهگیری: تزریق زیر جلدی مارکائین در کاهش دردهای پس از عمل سزارین روشی مطلوب و مناسب میباشد.
ذبیح اله خاکسار، ابراهیم توکل کوخدان،
دوره ۱۸، شماره ۴ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: نخاع شوکی از جمله مهمترین بخشهای سیستم اعصاب مرکزی است که در معرض اثرات ثانویه دیابت قرار دارد. گیاه شنبلیله دارای اثرات کاهنده قندخون میباشد. هدف این مطالعه بررسی اثر عصاره دانه گیاه شنبلیله بر تغییرات ناحیه بازویی نخاع شوکی جنین ۸ روزه موشهای صحرایی دیابتی بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی شانزده قطعه موش صحرایی ماده سالم به طورتصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند. گروهها شامل؛ کنترل سالم، کنترل دیابتی، کنترل دانه شنبلیله و درمان دانه شنبلیله بودند. از داروی استرپتوزوتوسین جهت دیابتی کردن موشها استفاده شد. در روز هجدهم دوره بارداری روزانه دو قطعه از موشهای ماده در هرچهار گروه بیهوش شده و جنینهای آنها خارج شد و نمونهگیری از نخاع به عمل آمد. پس از به کار بردن تکنیکهای بافتشناسی، پارامترهای بافتی مورد بررسی قرار گرفت. دادهها با آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: وزن جنینهای گروه کنترل دیابتی در مقایسه با سایر گروهها به صورت معنیداری بیشتر بود(۰۵/۰>(p. کاهش معنیداری در قطر عرضی و عمودی نخاع و نیز کاهشی در تعداد نورونهای ماده خاکستری نخاع در گروه کنترل دیابتی نسبت به گروه کنترل سالم وجود داشت(۰۵/۰>p).
نتیجهگیری: در اثر هیپرگلسیمیناشی از دیابت مادری در دوران جنینی اختلال در تشکیل طبیعی نخاع ایجاد میشود و اختلال در نخاع موجب بروز ناهنجاریهای مختلفی از جمله تغییر در شکل نخاع و تعداد نورونها میشود. اختلالات به وجود آمده در دوران جنینی، پس از تولد باقی مانده و میتواند موجب عدم توانایی نوزاد در انجام برخی از فعالیتهای بدنی شود.
واژههای کلیدی: شنبلیله، استرپتوزوتوسین، دیابت، نخاع شوکی