۹ نتیجه برای نغماچی
بهادر سرکاری، محسن نغماچی، سمیه عظیمی، مرضیه واعظی، صدیقه ابراهیمی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه و هدف: کیست هیداتیک یکی از مهمترین بیماریهای مشترک انسان و دام در کشورمان میباشد. درمان جراحی هنوز به عنوان اصلیترین راه درمان این بیماری میباشد. این مطالعه با هدف بررسی خصوصیات موارد جراحی شده کیست هیداتیک در طی دوره ده ساله گذشته در بیمارستانهای شهر یاسوج صورت گرفته است.
مواد و روشها: در این مطالعه توصیفی پرونده تمامی بیماران مبتلا به کیست هیداتیک که در بیمارستانهای شهر یاسوج مورد عمل جراحی قرار گرفته بودند در طی یک دوره ده ساله (۱۳۸۴ـ۱۳۷۴) انتخاب و اطلاعات مورد نیاز از جمله؛ سن، جنس، محل سکونت، شغل بیمار، عضو آلوده ، تعداد کیست، علایم کلینیکی و مدت زمان بستری از پروندهها استخراج گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزارSPSS و شاخصهای توصیفی بررسی شد.
یافتهها: تعداد موارد جراحی شده کیست هیداتید در طی دوره ده ساله مورد مطالعه، ۱۰۵ مورد بوده است. از این تعداد ۷۰ نفر (۷/۶۶ درصد) زن و ۳۵ نفر (۳/۳۳ درصد) مرد بودند. از نظر سنی بیشترین موارد بیماری (۳۳ مورد، ۴/۳۱ درصد) در گروه سنی ۴۰ ـ۳۱ سال بوده است و پس از آن گروه سنی۶۰ ـ ۵۱ ســـال با ۲۵ مورد (۸/۲۳ درصد) بیشترین موارد آلودگی را به خود اختصاص داده است. از نظر شغل، بیشترین موارد بیماری (۷۰ مورد، ۷/۶۶ درصد) در زنان خانهدار دیده شده است. از نظر محل کیست در بدن، در ۸۱ درصد از موارد عضو آلوده کبد بوده است. تعداد کیست بیماران در بیشتر موارد (۷/۸۷ درصد) یک عدد بوده است، اما در ۴/۱۱ درصد از موارد تعداد کیستها دو عدد و در یک مورد تعداد ۱۸ عدد کیست از بدن بیمار جدا شده است. عود بیماری که منجر به جراحی مجدد گردیده در ۳/۱۴ درصد (۱۵ مورد) از بیماران مشاهده شده است و در یک مورد بیمار ۵ بار مورد عمل جراحی قرار گرفته است.
نتیجهگیری: نتایج این بررسی نشان داد که کیست هیداتیک بیماری بومی منطقه مورد مطالعه بوده و طی سالهای گذشته در روند ایجاد بیماری و تعداد موارد آن تغییر خاصی صورت نگرفته است. از طرفی تعداد موارد بروز سالیانه این بیماری در این منطقه نسبت به سایر مناطق کشورمان بیشتر میباشد، بنابراین اقدامات لازم جهت کنترل این بیماری ضروری به نظر میرسد.
محسن نغماچی، دکتر اصغر شریفی، جمشید کهن طب،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۸۷ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف: باکتری پسودوموناس آئروژینوزا باسیل گرم منفی بوده که در طبقهبندی عضو خانواده پسودوموناسیه میباشد. این باکتری به بسیاری از آنتیبیوتیکها و مواد ضدعفونی کننده شیمیایی مقاوم است وشایعترین عامل ایجاد عفونت بیمارستانی در بیمارانی است که مدت ۱۰ روز یا بیشتر در بیمارستان بستری شدهاند. این باکتری در بیماران سوختگی به صورت حاد سبب عفونت شده و موجب یکی از خطرناکترین و کشندهترین عفونتهای خونی به وسیله باکتریهای گرم منفی میشود. این باکتری دارای اگزوتوکسین Aبوده که با تأثیربر فاکتور طویل سازی پروتئین موجب توقف پروتئین سازی شده وباعث مرگ سلولها میشود، همچنین با تأثیر روی گلبولهای سفید وتغییر درعملکرد وتعداد آنها موجب نقص در سیستم ایمنی بیماران به خصوص بیماران سوختگی عفونی شده میشود. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر اگزوتوکسین A باکتری پسودوموناس آئروژینوزا بر شمارش گلبولهای سفید درموش و مقایسه آن با بیماران سوختگی بود.
مواد وروشها: پژوهش حاضر یک تحقیق تجربی میباشد که درسال ۱۳۸۴ در بیماران سوختگی بستری در بیمارستان قطبالدین شیراز انجام شد. از بیماران سوختگی عفونی نمونه زخم گرفته شد و مواردی که دارای عفونت با باکتری پسودوموناس آئروژینوزا بودند وارد مطالعه شدند. از بیماران ذکر شده نمونه خون جهت شمارش گلبولهای سفید و تفکیک آنها گرفته شد. در این مطالعه از ۱۰۰ فرد دارای سوختگی بدون عفونت شامل ۵۰ مرد و۵۰ زن نیز خونگیری و گلبولهای سفید آنها شمارش شد. باکتری سوش توکسژنیک در محیط مایع کشت شده و بعد از ۴۸ ساعت انکوباسیون سانتریفوژ ومایع رویی آن جهت تخلیص اگزوتوکسینA مورد استفاده قرارگرفت، پس از تخلیص میزان پروتئین آن، معادل۱/۰میکروگرم برمیلیلیتر جهت تزریق به موش تنظیم گردید. به ۵۰ سر موش سوری اگزوتوکسین فوق به روش درون رگی و به میزان ۱/۰میلیلیتر تزریق و پس از انکوباسیونهای متفاوت از آنها خونگیری وشمارش گلبولهای سفید انجام گرفت. شمارش گلبولهای سفید جهت ۱۰ سر موش سوری نرمال به عنوان شاهد نیز انجام گرفت. دادههای جمعآوری شده به وسیله نرمافزار SPSS وآزمونهای آماری تی زوجی و تی مستقل تجزیه وتحلیل گردید.
یافتهها: شمارش گلبولهای سفید در موش چالش شده با اگزوتوکسین A کاهش معنیداری نسبت به شمارش در موشهای نرمال نشان داد(۰۵/p<). شمارش گلبولهای سفید در مجموع بیماران عفونی نیز نسبت به شمارش در ۱۰۰ نمونه افراد طبیعی کاهش معنیداری نشان داد(۰۲۹/۰p<). در تفکیک گلبولهای سفید بیشترین کاهش مربوط به گلبولهای سفید چند هستهای بود.
نتیجهگیری: در این مطالعه نشان داده شد که عفونت با باکتری پسودوموناس آئروژینوزا مولد اگزوتوکسین A موجب کاهش گلبولهای سفید بیماران سوختگی وهمچنین در موشهای چالش شده با اگزوتوکسین A میشود، که تأثیر کاهنده این سم بر تعداد گلبولهای سفید در شرایط بدن را نشان میدهد، همچنین میتوان نتیجه گرفت که باکتری عامل عفونت در بیماران مورد تحقیق سوش توکسیژنیک مولد اگزوتوکسین A میباشد.
واژههای کلیدی: اگزوتوکسین A، پسودوموناس آئروژینوزا ، عفونت در سوختگی
اصغر شریفی، محسن نغماچی، سمانه بهرامی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه و هدف: با توجه به مقاومت میکروارگانیسمها نسبت به آنتیبیوتیکها، محققین در پی کشف مواد ضد میکروبی جدیدی هستند. در این میان گیاهان دارویی نقش مهمیرا بازی میکنند، لذا هدف از این مطالعه بررسی خواص ضد میکروبی گیاه بیلهر روی تعدادی از باکتریهای گرم مثبت و گرم منفی بود.
مواد و روشها: این مطالعه تجربی در سال ۱۳۸۸ در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج انجام شد. بعد از جمعآوری و تهیه عصاره هیدروالکلی گیاه بیلهر، این عصاره بر روی۱۰ میکروارگانیسم اثر داده شد. همچنین حداقل غلظت مهار کنندگی رشد و حداقل غلظت کشندگی این عصاره روی باکتریها اندازهگیری شد. سپس قطر هاله عدم رشد عصاره با آنتیبیوتیکیهای استاندارد مقایسه شد. لازم به ذکراست تمام آزمایشهای انجام شده ۳ بار تکرارشدند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS وآزمونهای آماری آنالیز واریانس و کای دو مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: این مطالعه نشان داد که غلظت ۱۰ میلیگرم بر میلیلیتر از عصاره گیاه بیلهر نسبت به همه میکروارگانیسمها مقاوم است. در غلظت۲۰ میلیگرم بر میلیلیتر باکتریهای استرپتوکوکوس و استافیلوکوکوس اپیدرمیس به ترتیب هاله عدم رشدی معادل با ۱۰ و ۱۳ میلیمتر را نشان دادند. در غلظت۴۰ میلیگرم بر میلیلیتر عصاره حداکثر قطر هاله عدم رشد مربوط به استاف اورئوس برابر با ۱۵ میلیمتر بود و در غلظت ۸۰ میلیگرم بر میلیلیتر حداکثر قطر هاله عدم رشد مربوط به استاف اورئوس برابر با ۲۰ میلیمتر بود. قابل قبول ترین حداقل غلظت ممانعت کنندگی از رشد میکروارگانیسم و حداقل غلظت کشندگی میکروارگانیسم به ترتیب۲۰ و۴۰ میلیگرم بر میلیلیتر بود که مربوط به استافیلوکوکوس اورئوس، استافیلوکوکواپیدرمیس و استرپتوکوک پنومونیه میباشد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که عصاره هیدروالکلی گیاه بیلهر در مقایسه با آنتیبیوتیکهای استاندارد اثر ضد میکروبی قابل قبولی بر باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس واستافیلوکوکوس اپیدرمیس دارد.
اصغر شریفی ، محسن نغماچی ، سهیلا جاهد، سید عبدالمجید خسروانی،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه و هدف: با توجه به مقاومت میکروارگانیسمها نسبت به آنتیبیوتیکها، محققین در پی کشف مواد ضد میکروبی جدید برای جایگزینی آنتیبیوتیکها هستند، که در این میان گیاهان دارویی نقش مهمیرا بازی میکنند. هدف از این مطالعه بررسی خواص ضد میکروبی گیاه اسفرزه روی تعدادی از میکروارگانیسمها بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی که در سال ۱۳۸۸ در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج انجام شد، بعد از جمعآوری و تهیه عصاره هیدروالکلی گیاه اسفرزه، اثر آن بر روی۱۰ میکروارگانیسم مختلف بررسی شد. همچنین حداقل غلظت مهار کنندگی رشد و حداقل غلظت کشندگی این عصاره روی باکتریها اندازهگیری شد و سپس قطر هاله عدم رشد این عصاره با آ نتیبیوتیکهای استاندارد مقایسه شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری آنالیز واریانس و کای دو تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: این مطالعه نشان داد که همه میکروارگانیسمهای مورد بررسی به غلظت ۱۰ و۲۰ میلیگرم بر میلیلیتر از عصاره گیاه اسفرزه مقاوم هستند. در غلظت۴۰ میلیگرم بر میلیلیتر استاف اورئوس و استاف اپیدرمیس به ترتیب هاله عدم رشدی معادل با ۱۰ و ۱۳ میلیمتر را نشان دادند و در غلظت ۸۰ میلیگرم بر میلیلیتر حداکثر قطر هاله عدم رشد مربوط به استاف اورئوس برابر با ۲۰ میلیمتر و استاف اپیدرمیدیس ۱۸ میلیمتر بود. قابل قبولترین غلظت مهارکنندگی رشد و حداقل غلظت کشندگی عصاره به ترتیب۴۰ و۸۰ میلیگرم بر میلیلیتر گزارش شد که مربوط به استاف اورئوس و استاف اپیدرمیس بود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره گیاه اسفرزه در مقایسه با آنتیبیوتیکهای استاندارد اثر ضد میکروبی برروی باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس و استافیلوکوس اپیدمیدیس دارد.
لیلا نیکروز، مهرزاد جعفری برمک، محسن نغماچی، حمیدرضا غفاریان شیرازی، نسرین دهقانی،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: سوختگی باعث ناتوان کردن افراد برای مدت کوتاه یا طولانی شده و ظاهر پوست را نامناسب مینماید. توجه محققین به عناصر گیاهی دارای تانن در درمان زخمهای سوختگی جلب شده است. هدف این مطالعه مقایسه اثر مقایسه اثر عصاره آبی جفت بلوط و سیلور سولفادیازین بر ترمیم زخم سوختگی در موش صحرایی نر بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ۶۰ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به ۵ گروه مساوی تقسیم شدند. مدت ۲۴ ساعت بعد از ایجاد سوختگی درجه ۲ ، جهت درمان برای گروه اول ازکرم سیلور سولفادیازین یک درصد، گروههای دوم، سوم و چهارم از عصارههای آبی جفت ۱، ۴، ۷ درصد و گروه شاهد ازسرم فیزیولوژی استفاده شد. بعد از مدت زمان ۳۰ و ۶۰ روز، موشها بیهوش و بافت پوست آسیب دیده برداشته شد و به محلول فرمالین ۱۰ درصد منتقل شدند، بعد از پردازش بافتی و رنگآمیزی با هماتوکسیلینـ ائوزین، ساختار پوست با میکروسکوپ نوری بررسی شد. دادهها با آزمونهای آماری آنالیز واریانس یک طرفه و توکی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: ضخامت اپیدرم و درم پوست و کاهش سطح سوختگی در گروههای دریافت کننده عصاره آبی جفت ۱، ۴ و ۷ درصد و سیلور سولفادیازین در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنیداری داشت(۰۵/۰p<).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که کرم سیلور سولفادیازین ۱ درصد در مقایسه با عصاره آبی جفت بلوط سبب مهار بیشتر ترمیم پوست میشود.
واژههای کلیدی: سوختگی، عصاره جفت، سیلور سولفادیازین،موش صحرایی
زینب حسینی مهریان، محسن نغماچی، فاطمه زیرک فرد، علیرضا رایگان شیرازی نژاد، سهیلا رضایی، سمانه یوسفی، بهناز حسینی مهریان،
دوره ۱۹، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به احتمال بروز عفونتهای خطرناک در بیماران، منابع آب یونیتهای دندانپزشکی از نظر آلودگی میکروبی مورد توجه هستند. هدف از این مطالعه ارزیابی وجود میکروارگانیسمهای بیماریزا در آب یونیتهای دندانپزشکی شهر یاسوج بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی ۱۲۰ نمونه آب از پوار و توربین(قبل و بعد از فلاشینگ) در ۵ یونیت دندانپزشکی و دو نمونه آب شهری به عنوان کنترل گرفته شد. نمونهگیری در اولین روز هفته و وسط هفته قبل از شروع کار انجام گرفت. سپس جهت بررسی تأثیر فلاشینگ(پاشیدن آب) با انجام این عمل نمونهبرداری صورت گرفت . بخشی از نمونه بر روی محیط نوترینت آگار جهت شمارش و قسمتی از نمونهها بر روی محیط کشت ائوزین متیلن بلو و بلاد آگار کشت داده شد. شناسایی باکتریها به وسیله تستهای بیوشیمیایی انجام گرفت. دادهها با استفاده از آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین کل شمارش در اول هفته در پوار قبل از فلاشینگ و بعد از فلاشینگ به ترتیب ۵۳۶۰ و۱۰۴۰ کلنی در هر میلیلیتر بود، همچنین این میانگین در توربین قبل از فلاشینگ ۲۸۰۰ و بعد از فلاشینگ۱۰۲۰ کلنی در هر میلیلیتر بود. میانگین کل شمارش در وسط هفته در پوار قبل از فلاشینگ۳۲۲۰ و بعداز فلاشینگ۱۷۷۲ کلنی در هر میلیلیتر بود، بیشترین میزان آلودگی در آب قبل از فلاشینگ وجود داشت. نمونههای قبل و بعد از فلاشینگ آلوده به استرپتوکوک، دیپلوکوک، باسیل گرم مثبت، مخمر، استافیلوکوکوس ،سودوموناس، پروتئوس و کلبسیلا بودند.
نتیجهگیری: میزان آلودگی آب یونیتها بالا بود و پس از فلاشینگ آلودگی کاهش یافت. بنابراین فلاشینگ همراه با استریلیزاسیون یونیت، بهترین روش برای کنترل میزان آلودگی آب یونیت دندانپزشکی است.
فرزاد غریب پور جهان آباد، یاسر محمودی موردراز، پریا زنگنه، اصغر شریفی، محسن نغماچی، سید سجاد خرم روز، سجاد حسن زاده،
دوره ۲۴، شماره ۵ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس در سطوح مختلف بدن انسان از جمله پوست و غشای مخاطی به ویژه سوراخهای قدامیبینی کلونیزه میشود. در روش کواتایپینگ بر اساس پلیمورفیسم ژن کواگولاز(coa)، استافیلوکوکوس اورئوس تیپبندی میشود. هدف از این مطالعه تعیین کواتایپهای استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از سوراخ قدامیبینی در کارکنان بیمارستانهای شهید بهشتی و امام سجاد شهر یاسوج بود.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی ـ مقطعی، ۱۲۵ ایزوله استافیلوکوکوس اورئوس از سوراخ قدامیکارکنان بیمارستانهای شهید بهشتی و امام سجاد جمعآوری شد. برای تایپینگ ایزولههای استافیلوکوکوس اورئوس ناحیه '۳ ژن coa به وسیله واکنش زنجیرهای پلیمراز تکثیر شد. در نهایت محصولات PCR با آنزیمIII Hae تحت برش آنزیمیقرار گرفتند و بر روی ژل آگاروز الکتروفورز شدند. سویههای باکتری بر اساس تفاوت در تعداد و اندازه باندهای DNA تیپبندی شدند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: با تکثیر ژن coa، ۹ الگوی مختلف تک باندی به اندازه تقریبی ۴۰۰ تا ۸۶۰ جفت باز دیده شد. در بین باندهای مشاهده شده، باند ۶۱۰ جفت بازی در ۳۶ (۸/۲۸%) ایزوله به عنوان تیپ غالب شناسایی شد. به دنبال برش آنزیمی ژن coa با آنزیمIII Hae ، ۱۵ الگوی متفاوت کواتایپ از شماره C۱ تا C۱۵ مشاهده شد. در بین الگوها، الگوی C۳ با ۲۴ ایزوله، الگوی غالب بود. الگوی کواتایپ خاصی متعلق به بخش یا گروه شغلی خاصی در هیچ یک از بیمارستانهای مورد مطالعه یافت نشد.
نتیجهگیری: استافیلوکوکوس اورئوسهای جدا شده از بینی کارکنان بیمارستانها، تنوع ژنتیکی زیادی را در ژن coa خود نشان دادند، اما فقط تعداد کمیاز کواتایپها به عنوان سویه غالب بودند. از آنجا که کوا تایپ غالبی در هیچ یک از بخشها و گروههای شغلی یافت نشد، منبع باکتریها برای کلونیزاسیون در سوراخهای قدامیبینی کارکنان بیمارستانها احتمالاً در محیط خارج از بیمارستان است.
ارسلان جمشیدی، سهیلا رضایی، محسن نغماچی، قاسم انصاری،
دوره ۲۴، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه و هدف: هوا در محیطهای بسته شامل انواع گستردهای از بیوآئروسلهاست. وجود بیوآئروسلها در هوای تنفسی، میتواند سلامت انسان را تحت تأثیر قرار دهد. انتقال بیوآئروسلها ممکن است عفونتهای بیمارستانی را به وجود آورد که تمام جنبههای بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین هدف از این مطالعه تعیین و بررسی تراکم و نوع بیوآئروسلهای موجود در هوای بیمارستان امام سجاد(ع) یاسوج است.
روش بررسی: این مطالعه، یک مطالعه توصیفی مقطعی است که در ۴ بخش در طبقات مختلف بیمارستان امام سجاد(ع) یاسوج صورت پذیرفت. ۲۴۰ نمونه با استفاده از روش نمونه برداری فعال از طریق پمپ نمونهبردار کوییک تیک مدل ۳۰ و با دبی ۳/۲۸ لیتر در دقیقه برای مدت زمان ۲ دقیقه به مدت ۴ ماه متوالی از اول مرداد ماه تا آخر آبان ۱۳۹۴ روی محیط کشت تریپتیک سوی آگار و سابروزدکستروز آگار به ترتیب برای باکتریها و قارچها جمعآوری گردیدند. نمونهها به مدت ۴۸ ساعت در انکوباتور در دمای ۳۷ درجه سانتیگراد برای محیط کشت باکتریایی و ۷۰ تا ۱۲۰ ساعت در انکوباتور در دمای ۲۷ـ۲۵ درجه سانتیگراد برای قارچها قرار گرفت و بعد از سپری شدن این مدت، شمارش و نوع کلنیها مشخص گردید و در نهایت تراکم برحسب کلنی در متر مکعب هوا گزارش شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد در بیمارستان امام سجاد(ع) یاسوج باکتریهای استافیلوکوکوس(۷۶/۵۷ درصد)، باسیلوس(۷۹/۳۶ درصد)، نوکاردیا (۲۳/۴ درصد)، میکروکوکوس(۶۸/۰ درصد)، استرپتوکوکوس(۳۸/۰ درصد)، کورینه باکتریوم(۱۲/۰ درصد) و آنتروکوک (۰۴/۰ درصد) مشاهده شده است که به ترتیب بیشترین تا کمترین درصد فراوانی را به خود اختصاص داده است. بیشترین تا کمترین قارچهای مشاهده شده در بیمارستان امام سجاد(ع) یاسوج و درصد فراوانی آنها به ترتیب رایزوپوس(۷۱/۳۹ درصد)، پنیسیلیوم(۴۷/۳۲ درصد)، مخمر(۵۷/۱۸ درصد)، آلترناریا(۶۹/۳ درصد)، آسکویولاریوسیس(۶۷/۰درصد)، کلادوسپوریوم (۴۳/۰ درصد) و ترایکوفایگوم (۲۳/۰ درصد) بوده است. بیشترین آلودگی، از نوع آلودگی باکتریایی، در بخش مراقبت پس از زایمان به مقدار۱۴/۵۳۱ کلنی در متر مکعب هوا وکمترین آلودگی نیز برای بخش مراقبت پس از زایمان از نوع بیوآئروسلهای قارچی به مقدار۴۷/۱۱۴ کلنی در متر مکعب هوا است. میانگین آلودگی هوای بخشهای مورد مطالعه برای بیوآئروسلهای باکتریایی و قارچی به ترتیب۲۴ و ۷۸/۱۲۵ کلنی در متر مکعب هوا بوده است.
نتیجهگیری: براساس یافته های به دست آمده کیفیت میکروبی هوای بیمارستان امام سجاد مطلوب نمی باشد. تراکم زیاد افراد اعم از بیماران، پرسنل بیمارستان و همراهان بیمار در بخش ها، عدم وجود سیستم تهویه مناسب در بیمارستان می تواند تراکم بیوآئروسل ها در بیمارستان را تحت تاثیر قرار دهد.
صدیقه مرادی، غلامعباس سبز، سیده ندا خرم روز، نسیم میرزایی، سید رضا چراغ زاده، محمد امین قطعی، مرجان صلاحی، اصغر شریفی، فرزاد مظلومی راد، محسن نغماچی، مهدی میرزایی، سحر میلانی، سید سجاد خرم روز،
دوره ۲۶، شماره ۴ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: هایپرتروفی آدنوئید یکی از مشکلات دوران کودکی است که باکتریها در اتیولوژی آن دخیل هستند. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی نسبی بیوفیلم و ژنهای مرتبط با تشکیل بیوفیلم در ایزولههای استافیلوکوکوس ارئوس و همچنین تعیین الگوهای ژنوتیپیجفت ایزوله های استافیلوکوکوس ارئوس از آدنوئید و لوزه کودکان مبتلا به هایپرتوفی آدنوئید با روشSpa typing بود.
روش بررسی:این یک مطالعه توصیفیـ مقطعی میباشد که در سال ۱۳۹۷ـ ۱۳۹۶ در بیمارستان امام سجاد شهر یاسوج، بر روی ۸۶ جفت ایزوله استافیلوکوکوس ارئوس جدا شده از لوزه و آدنوئید کودکان مبتلا به هایپرتورفی آدنوئید انجام شد. روش فنوتیپی توانایی استافیلوکوکوس ارئوس در تولید بیوفیلم سنجیده شد و با استفاده از روش واکنش زنجیرهای پلیمراز(PCR) ژنهای icaA، icaD، fnbA و clfA ارزیابی شدند. به منظور تایپینگ ایزولههای استافیلوکوکوس ارئوس از روش spa تایپینگ استفاده شد. دادهها با استفاده ازآزمونهای آماری توصیفی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: استافیلوکوکوس ارئوسهای جدا شده از آدنوئید و لوزه به ترتیب در ۴۹(۵۷ درصد) و ۴۰ (۵/۴۶ درصد) بیوفیلم مثبت بودند. در ۴۷ مورد جفت ایزولههای جدا شده از آدنوئید و لوزه از لحاظ تولید بیوفیلم مشابه بودند. بالاترین فراوانی ژنها مربوط به fnbA بود که در آدنوئید در ۶۴ درصد و در لوزه در در ۹/۴۱ درصد ایزولهها شناسایی شد. در مطالعه حاضر ۴ نوع تیپ spa در استافیلوکوکوس ارئوس شامل تیپ t۰۸۱ غالبترین تایپ در ۵/۶۷ درصد، t۷۰۱ در ۶/۱۱ درصد، t۲۴۱۹ در ۳/۹ درصد و t۴۸۷۰ در ۲/۸ درصد از ایزولههای آدنوئید شناسایی شدند. در مجموع ۴۵/۷۹ درصد جفت ایزوله آدنوئید و لوزه دارای تیپبندی مشابهی بودند.
نتیجهگیری:با توجه به فراوانی نسبی تشکیل بیوفیلم، بیوفیلم اهمیت متوسطی در استقرار استافیلوکوکوس ارئوس در لوزه و آدنوئید بیماران دارد. همچنین نقش ژن fnbA در مقایسه با سایر ژنهای مورد مطالعه در تشکیل بیوفیلم بیشتر از سایرین بود. مشابهت بالای spa تایپهای استافیلوکوکوس ارئوس جدا شده از آدنوئید و لوزه، نشان دهنده کلونیزاسیون اولیه باکتری در لوزه است و سپس به عنوان منبع عفونت برای آدنوئید عمل میکنند.