بهرخ مرزبان عباس آبادی، مینا تجلی، سیفاله دهقانی ناژوانی،
دوره ۱۸، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: سویا محتوی مقدار زیادی ایزوفلاوین میباشد. آنها دارای شباهتهای ساختاری با استروژن پستانداران هستند. هدف این مطالعه بررسی اثر شیر سویا بر ضخامت هیپوکامپ و قشر مخ به دنبال برداشت تخمدان در موشهای صحرایی نوزاد بود.
روش بررسی: این مطالعه تجربی بر روی ۳۰ سر موش صحرایی ماده یک روزه صورت گرفت. در هفت روزگی به طور تصادفی ۲۰ سر موش تحت عمل جراحی برداشت تخمدان قرار گرفتند و ۵ سر موش نیز به عنوان گروه شاهد جراحی شدند. ۵ موش باقیمانده به عنوان کنترل در نظر گرفته شدند. سپس درمان سه گروه از موشهای بدون تخمدان در ۱۴ روزگی با شیر سویا به میزان ۷۵/۰ ، ۵/۱ و ۳ میلی گرم بر کیلو گرم، دو بار در روز انجام گرفت. در روز ۶۰ نمونه ها تهیه شده و پس از پروسه بافتی و رنگآمیزی، در زیر میکروسکوپ نوری اندازهگیری ضخامت قشر مخ و لایه های نواحی مختلف هیپوکامپ انجام گرفت. دادهها با آزمون آماری آنالیز واریانس یکطرفه و تست توکی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: کم شدن استروژن ناشی از برداشت تخمدان در موش صحرایی نوزاد موجب کاهش ضخامت قشر مخ و نواحی مختلف هیپوکامپ گردید. از طرفی مصرف شیر سویا به میزان بالا باعث افزایش غلظت سرمیاسترادیول ۱۷- β در خون شده که متعاقباً سبب افزایش ضخامت در قشر مخ و لایه های نواحی مختلف هیپوکامپ شد.
نتیجهگیری: شیر سویا میتواند جبران کننده تغییرات ناشی از برداشت تخمدان بر ضخامت قشر مخ و هیپوکامپ باشد.
واژههای کلیدی: شیرسویا، هیپوکامپ، قشرمخ
علیرضا عبدالهی، الناز ایراندوست، مهرناز رسولی نژاد، مونا مرزبان،
دوره ۱۹، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از عفونت های فرصت طلب در بیماران مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسانی، ویروس اپشتین بار میباشد که منجر به عوارض شدیدی در این بیماران میشود. هدف این مطالعه بررسی فراوانی ویروس اپشتین بار در بیماران مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسان و مقایسه آن با جمعیت غیرمبتلا و ارتباط آن با تعداد لنفوسیتهای CD۴+ بود.
روش بررسی: در این مطالعه مورد ـ شاهدی آیندهنگر دو گروه ۱۱۴ نفری همسان(از لحاظ سن و جنس) مبتلا و غیر مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسان از نظر وجود آنتیبادی IgG علیه کپسید ویروس اپشتین بار و تعداد لنفوسیتهای CD۴+ مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج بر اساس اهداف مطالعه مورد آنالیز قرار گرفت.
یافتهها: ۱۰۳ نفر(۴/۹۰%) از افراد مبتلا به ویروس نقص ایمنی انسانی و ۳۷ نفر(۵/۳۲ درصد) از گروه کنترل آنتیبادی IgG بر علیه کپسید اپشتین بار ویروس داشتند(۰۰۰۱/۰p<). تفاوت معنیداری از نظر وجود آنتیبادی IgG بر علیه کپسید اپشتین بار ویروس با سن و جنس بیماران و راه انتقال ویروس و دریافت درمان ضد ویروسی HAART وجود نداشت(۰۵/۰p>).
نتیجهگیری: به دلیل عوارض حاد ویروس اپشتین بار و فراوانی بالای آن در بیماران مبتلا به ویروس نقص ایمنی توصیه میشود به منظور پیشگیری از مرگ و میر بیشتر این بیماران، از لحاظ عفونت ویروس اپشتین بار مورد ارزیابی قرار گیرند و در صورت مثبت بودن، اقدامات پیشگیرانه و معاینات دورهای بررسی عوارض این ویروس انجام شود.