۸ نتیجه برای شمسی
خدیجه ابدالی ، مهری شمسی، دکتر نادر ریاض منتظر، سید حمیدرضا طباطبایی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۵ )
چکیده
چکیده:
مقدمه و هدف: سرطان رحم یکی از مشکلات مهم بهداشتی گسترده در دنیاست. تست پاپانیکولا شایعترین ابزار مؤثر در دسترس برای تشخیص زودرس سرطان دهانه رحم است. خون میتواند اثرات منفی در کیفیت پاپاسمیر داشته باشد. فیکساسیون خوب گلبولهای قرمز را از زمینه لامهای خونی کاهش میدهد و میتواند این تکنیک را بهبود بخشد. یکی از محلولهای مؤثر برای لیز کردن گلبولهای قرمز محلول کارنویز میباشد. هدف از این مطالعه مقایسه دو روش فیکساسیون لامهای خونی پاپاسمیر به وسیله محلول کارنویز و اتیل الکل ۹۶ درصد در نمونههای تهیه شده از درمانگاههای زنان بود.
مواد و روشها: این مطالعه یک پژوهش تجربی روی ۴۵۰ لام خونی پاپاسمیر تهیه شده از دهانه رحم ۲۲۵ زن که برای غربالگری سالانه سرطان دهانه رحم در سالهای ۱۳۸۵-۱۳۸۴ به بیمارستانهای زینبیه و شهید فقیهی دانشگاه علوم پزشکی شیراز مراجعه و خونریزی تماسی داشتند انجام گرفت. از هر نمونه بعد از مشاهده خونریزی تماسی دو نمونه به روش مرسوم پاپاسمیر تهیه شد؛ در روش اول یکی از لامها به وسیله اتیل الکل ۹۶ درصد به مدت ۵ دقیقه فیکس شد و در روش دوم لام بعدی به وسیله محلول کارنویز به مدت ۲۰ دقیقه فیکس گردید. سپس لامها با روش پاپانیکولا رنگآمیزی شدند و به وسیله دو نفر پاتولوژیست به صورت دو سو کور مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای جمعآوری شده به وسیله نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری فیشر ، مجذور کای و تی مستقل آنالیز گردیدند.
یافتهها: از بین ۴۵۰ نمونه تهیه شده ۴۱۰ نمونه دارای کفایت سلولی لازم برای مطالعه بودند. نتایج نشان داد که حضور سلولهای سنگفرشی و استوانهای در لامهای کارنویز فیکس بیشتر از لامهای اتیل الکل فیکس بود. کاهش گلبولهای قرمز از زمینه لامها و افزایش وضوح لامها در نمونههای کارنویز فیکس بیشتر از لامهای الکل فیکس بود. تشخیص سلولهای التهابی و عوامل بیماریزا در لامهای کارنویز فیکس بیشتر از لامهای الکلفیکس بوده است (۰۰۱/۰p<)، اما تشخیص سلولهای سنگفرشی و استوانهای غیر طبیعی در دو روش، اختلاف آماری معنیداری را نشان نداد.
نتیجهگیری: محلول کارنویز میتواند به عنوان یک فیکساتیو مؤثر در نمونههای خونی پاپاسمیر به روش مرسوم مورد استفاده قرار گیرد.
واژههای کلیدی : فیکساسیون، محلول کارنویز، اتیل الکل ۹۶ درصد، پاپ اسمیر
محسن شمس، محمود شمسی،
دوره ۱۸، شماره ۶ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: با وجود آن که ارتباط بین استفاده از وسایل حفاظت فردی و کاهش آسیب های محیط کار شناخته شده است، میزان استفاده کارکنان از این وسایل در هنگام کار، چندان مطلوب نیست. هدف این مطالعه بررسی تأثیر یک مداخله مبتنی بر الگوی بازاریابی اجتماعی در افزایش استفاده از وسایل ایمنی و حفاظت فردی در کارکنان ایستگاههای مترو بود.
روش بررسی: برای طراحی این مطالعه نیمه تجربی، ابتدا پژوهش تکوینی متشکل از یک مطالعه کیفی(با روش بحث گروهی متمرکز) و یک پیمایش کمی(تعیین وضعیت نگرش و رفتار کارکنان با استفاده از پرسشنامه و چک لیست) اجرا شد. براساس نتایج این پژوهش، بستهای حاوی یک کلاه ایمنی با برچسبی حاوی پیام، یک جفت دستکش ایمنی ضد برش، یک ماسک ایمنی ضد گرد و غبار و یک پمفلت آموزشی، به رایگان بین کارکنان گروه مداخله توزیع شد. چهار هفته بعد چک لیست مشاهده رفتار برای کارکنان دو ایستگاه تکمیل و نتایج با قبل از مداخله مقایسه شد. دادهها با آزمون آماری تی زوجی، تی مستقل و رگریسیون لجستیک تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: سه رفتار شایع در بین کارکنان عدم استفاده از کلاه، ماسک و دستکش ایمنی بود. بعد از مداخله، درصد استفاده از کلاه و ماسک ایمنی، افزایش معنیداری یافت(۰۵/۰p<). نسبت شانس استفاده از کلاه ایمنی و ماسک در زمان بعد از انجام مداخله و در گروه مداخله پس از انجام مداخله نیز به میزان معنیداری بیشتر از سایر گروهها بود(۰۵/۰p<).
نتیجهگیری: مداخلهای که مبنای آن را تهیه وسایل ایمنی و حفاظت فردی متناسب با نیازها و خواسته مخاطبان، کاهش هزینههای مادی و غیرمادی استفاده از این وسایل، عرضه آنها در محل مناسب و ترویج استفاده از آنها باشد، در یک محیط کار میتواند کارکنان را برای استفاده مستمر از وسایل ایمنی ترغیب نماید.
واژههای کلیدی: حوادث، محیط کار، وسایل ایمنی، حفاظت فردی، بازاریابی اجتماعی
بتول محمدتقی، پریسا حجازی دینان، پروانه شمسی پور دهکردی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۵ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: درمان با آینه مداخله درمانی نسبتاً جدیدی است که بر حرکت دادن عضو معیوب در مقابل آینه متمرکز است و ابزار مهمیبرای بهبود ثبات در طول توانبخشی به شمار میآید. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر ۱۲جلسه برنامه منتخب آینه درمانی بر متغیرهای کینتیک کنترل پاسچر افراد قطع عضو در شرایط دستکاری اطلاعات حسی بود.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون، گروههای تصادفی ۱۴(۷ نفرکنترل و ۷ نفر آینه درمانی) قطع عضو شرکت کردند. آزمودنیهای حاضر در گروه کنترل صرفا فعالیتهای روزانه و آزمودنیهای گروه آزمایش علاوه بر انجام فعالیتهای روزانه، تحت انجام یک مداخله درمانی تمرینهای تعادلی که رو به روی آینه انجام میشد، قرار گرفتند. جهت ارزیابی کنترل پاسچر آزمودنیها از آزمون سازماندهی حسی به وسیله دستگاه پاسچروگرافی که نمره تعادل را بر اساس متغیرهای هم راستایی، جابجایی مرکز ثقل و استراتژی نشان میدهد، استفاده شد. از آزمون تحلیل واریانس عاملی ترکیبی با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی جهت تحلیل داده ها استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد کنترل پاسچر در پس آزمون گروه آینه درمانی نسبت به گروه کنترل در هر شش وضعیت ارزیابی حسی افزایش داشته است. همچنین نمره هم راستایی و استراتژی در وضعیت اول (وجود سه حس بینایی، دهلیزی و عمقی) و دوم (حذف بینایی و دستکاری حس دهلیزی و عمقی) در مرحله پس آزمون برای گروه آینه درمانی بیشتر و نمره جابه جایی مرکز ثقل کمتر از وضعیتهای دیگر بود. در وضعیت ششم(دستکاری حس دهلیزی و عمقی) در پس آزمون گروه کنترل، نمره هم راستایی و استراتژی کمتر و نمره جابه جایی مرکز ثقل بیشتر از وضعیتهای دیگر بود.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد ۱۲ جلسه برنامه منتخب آینه درمانی باعث بهبود تعادل در افراد قطع عضو زیر زانو میشود. همچنین انجام یک دوره برنامه آینه درمانی باعث کاهش دامنه نوسان، افزایش هم راستایی و استراتژی میشود که نشان دهنده افزایش تعادل در افراد قطع عضو میباشد.
فرناز زندوکیلی، شمسی زارع، کاوه رحیمی، مسلم ریاحی،
دوره ۲۲، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۶ )
چکیده
چکیده:
زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی کیستیکpolycystic ovary syndrome (PCOS) یکی از مهمترین اختلالات تولید مثلی و اندوکرین در زنان میباشد. گل مغربی از گیاهان فیتواستروژنیک است، گزارشهای مثبتی در رابطه با اثرات ترکیبهای فیتواستروژنیک بر محور هیپوتالاموس ـ هیپوفیز وجود دارد. با توجه به عوارض داروهای موجود هدف از این مطالعه بررسی اثر روغن گل مغربی (EPO) بر تغییرات هورمونهای جنسی و سطح گلوکز و انسولین سرم و حساسیت به انسولین در سندرم تخمدان پلی کیستیک میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی ۳۰ سر موش صحرایی ماده نژاد اسپراگ داولی که دارای چرخه جنسی منظم بودند در پنج گروه ۶ تایی تقسیم شدند. گروه اول: کنترل، گروه دوم: کنترل درمان که به مدت ۲۱ روز روغن گل مغربی را با دوز ۱۰۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم به صورت گاواژ دریافت میکردند. گروه سوم: القا PCOS با استفاده از استرادیول والرات. گروه چهارم: پس از القای PCOS به مدت ۲۱ روز روغن گل مغربی را با دوز ۱۰۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم به صورت گاواژ دریافت میکردند. گروه پنجم: پس از القای PCOS به مدت ۲۱ روز روغن گل مغربی را با دوز ۲۰۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم به صورت گاواژ دریافت میکردند. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری آنالیز واریانس یکطرفه و تست تکمیلی دانکن تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میزان هورمون FSH در گروه چهارم و پنجم نسبت به سوم افزایش معنیداری را نشان داد(۰۵/۰p<). سطوح هورمونهای LH و تستوسترون در گروه چهارم و پنجم به طور معنیداری کمتر از گروه سوم بود(۰۵/۰p<). در مقایسه میزان FSH و LH بین سایر گروهها اختلاف معنیداری دیده نشد. میزان انسولین و گلوکز سرم در گروه چهارم و پنجم به طور معنیداری کمتر از گروه سوم بود(۰۵/۰p<). همچنین حساسیت به انسولین در گروههای تیمار بیشتر از گروه سوم بود(۰۵/۰p<). در مقایسه بین سایر گروهها از نظر میزان انسولین، گلوکز و حساسیت به انسولین اختلاف معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: روغن گل مغربی با تغییر غلظت هورمونهای FSH، LH و تستوسترون در سندرم تخمدان پلیکیستیک میتواند موجب کاهش عوارض ناشی از این تغییرات هورمونی گردد. همچنین روغن گل مغربی موجب کاهش انسولین و گلوکز سرم و افزایش حساسیت به انسولین در سندرم تخمدان پلیکیستیک میشود. با مطالعههای کاملتر در این زمینه میتوان روغن گل مغربی را جایگزین مناسبی برای داروها شیمیایی در درمان PCOS توصیه کرد.
مریم حمیدیان، پریسا حجازی دینان، پروانه شمسی پور،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: اختلال نقص توجه بیشفعالی مشکلات قابل توجهی را در عملکرد تحصیلی، شناختی، اجتماعی، هیجانی و رشدی ایجاد میکند. هدف تحقیق حاضر تعیین و بررسی تأثیر تمرینات حافظهکاری، حرکات ریتمیک و ترکیبی بر عملکرد حافظهکاری و توجه انتخابی کودکان با نقص توجه بیشفعالی بود.
روش بررسی: در این مطالعه نیمهتجربی با طرح پیش آزمونـ پس آزمون که در سال ۱۳۹۶ انجام شد، ۲۴ نفر دانشآموز دختر از دانشآموزان مدرسه دخترانه ایمان در منطقه ۶ شهر تهران با دامنه سنی ۸ تا ۱۲ سال انتخاب شدند. آزمودنیها بر اساس پرسشنامه کانرز معلمان، مصاحبه بالینی و معیارهای ورود به مطالعه انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تمرین حافظهکاری، حرکات ریتمیک و ترکیبی (تمرینات حافظه کاری و حرکات ریتمیک) تقسیم شدند. شرکت کنندهها در ۱۲ جلسه به مدت ۳۰ دقیقه در تمرینات ویژه گروه مربوطه شرکت نمودند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری آنالیز واریانس یک طرفه، تی همبسته و آزمون تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج تحلیل آماری واریانس یک راهه برای مقایسه دو مولفه حافظه کاری(دقت/زمان پاسخ) آزمودنیها در سه گروه آزمایشی نشان داد بین عملکرد سه گروه آزمایشی در هر دو مولفه دقت پاسخ و زمان پاسخ در پسآزمون، تفاوت معنیداری مشاهده نشد(۰۵/۰p>). نتایج آزمون تی همبسته نشان داد میزان تغییرات ناشی از تمرینات ترکیبی در پسآزمون نسبت به پیشآزمون بر عملکرد حافظه کاری کودکان در مولفه زمان پاسخ(حافظه کاری) معنیدار نبود، اما میزان تغییرات در مولفه دقت پاسخ(حافظه کاری) معنیدار بود(۰۵/۰p>). در مولفه زمان تداخل(توجه انتخابی)، آزمودنیهایی که تمرینات ترکیبی انجام داده بودند، نسبت به آزمودنیهای گروه تمرینات حافظهکاری و ریتمیک پیشرفت بیشتری داشتند و گروه حرکات ریتمیک عملکرد ضعیفتری را در پس آزمون نشان داد(۰۵/۰p<).
نتیجهگیری: میتوان نتیجه گرفت در برنامهریزیهای آموزشی برای این کودکان میتوان از برنامههای ترکیبی حافظهکاری و ریتمیک جهت تقویت توجه انتخابی و حافظهکاری استفاده کرد.
معصومه رضایی، فرناز زندوکیلی، شمسی زارع، عرفان دانشی، کاوه رحیمی،
دوره ۲۶، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS)یک عدم تعادل هورمونی بسیار شایع و پیچیده است که تقریباً ۵ تا ۱۰ درصد از زنان را تحت تأثیر قرار میدهد. لذا هدف از این مطالعه تعیین و تغییرات هیستومورفومتری تخمدان در سندرم تخمدان پلیکیستیک القا شده در موش صحرایی به وسیله لتروزول پس از تجویز روغن گل مغربی(Evening primrose oil) بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی که در سال ۱۳۹۸ انجام شد، ۳۲ سر موش صحرایی سالم با میانگین وزنی۲۰۰ تا ۲۵۰ گرم وارد مطالعه شدند، موشها به صورت تصادفی در۴ گروه مساوی تقسیمبندی گردیدند؛ گروه اول: به مدت بیست و هشت روز EPO با دوز ۵۰۰ میلیگرم در کیلوگرم به صورت تزریق داخل صفاقی تجویز شد، گروه دوم: PCOS با تجویز خوراکی لتروزول با دوز ۱ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و به مدت بیست و هشت روز القا شد، گروه سوم: PCOS القا شد و به مدت بیست و هشت روز، EPO با دوز ۵۰۰ میلیگرم در کیلوگرم به صورت تزریق داخل صفاقی تجویز شد و گروه چهارم PCOS القا گردید و به مدت بیست و هشت روز EPO با دوز ۱۰۰۰ میلیگرم در کیلوگرم به صورت تزریق داخل صفاقی تجویز شد. سرانجام، پس از فیکس کردن بافتهای تخمدان، برشهای بافت شناسی به صورت سریالی تهیه شد و وضعیت فولیکولوژنزیز بر اساس شمارش انواع مختلف فولیکولها انجام شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری آنالیز واریانس یک طرفه و توکی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: دادههای هیستومورفومتریک نشان داد که EPO با دوز ۵۰۰ میلیگرم در کیلوگرم باعث افزایش جسم زرد در گروه PCOS تحت درمان با EPO در مقایسه با گروه شاهد میشود(۰۵/۰p<). همچنین EPO در هر دو دوز باعث کاهش فولیکولهای کیستیک در مقایسه با گروه شاهد شد(۰۵/۰p<).
نتیجهگیری: با توجه به نتاج به دست آمده مطاله هیستومورفومتریک بافت تخمدان، میتوان پیشنهاد کرد که EPO میتواند دارای اثرات سودمندی در سندرم تخمدان پلی کیستیک از طرق بهبود در وضعیت بلوغ فولیکولها، باشد.
مهسا یوسفیان، سید عبدالحمید انگجی، الهام سیاسی، سید علی رحمانی، شمسی عباسعلی زاده خیابان،
دوره ۲۷، شماره ۴ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه و هدف: سقط مکرر به عنوان از دست رفتن حداقل ۲ بارداری زیر ۲۰ هفته بارداری تعریف میگردد. باید توجه داشت در کنار عوامل شناخته شده دخیل در ایجاد آن، تقریباً در نیمی از موارد عامل ایجاد کننده آن به صورت ناشناخته باقی میماند. در سالهای اخیر برخی پژوهشها حاکی از تأثیر احتمالی بعضی از پلی مورفیسمهای ژنهای کاندید در افزایش ریسک ابتلا به این بیماری می باشد. ژن CDH۱ از جمله ژنهای احتمالی دخیل در این عارضه است که در لانه گزینی رویان نقش بسزایی داشته و از این رو مورد توجه واقع شده است. لذا هدف از این مطالعه همراهی بین پلیمورفیسم rs۱۶۲۶۰ از ژن CDH۱ با سقط مکرر در زنان بود.
روش بررسی: در این مطالعه موردـ شاهدی که مابین سالهای ۱۳۹۹ـ۱۳۹۸انجام شد، ۱۲۰ زن مبتلا به سقط مکرر بدون دلیل و۱۲۰ زن بدون سابقه ناباروری و سقط و دارای حداقل یک فرزند سالم که به وسیله متخصص زنان و زایمان به یک آزمایشگاه ژنتیک پزشکی بخش خصوصی در تبریز ارجاع داده شده بودند، به عنوان گروههای بیمار و کنترل در مطالعه شرکت داده شدند. پلیمورفیسم مورد مطالعه با روش ARMS-PCR بررسی شد و نتایج حاصل با استفاده از آزمون مجذور کای تجزیه وتحلیل شدند.
یافتهها: بر اساس مطالعه انجام یافته، فراوانی ژنوتیپهای AA، AC و CC در گروه مورد به ترتیب؛ (۳/۳ درصد)۴ (۳/۲۳ درصد) ۲۸ و (۴/۷۳ درصد) ۸۸ نفر و در گروه کنترل به ترتیب؛ (۷/۶ درصد) ۸، (۳۰ درصد) ۳۶ و (۳/۶۳ درصد) ۷۶ نفر می باشند و از این رو ۲۰۱/۰= P محاسبه میگردد.
نتیجهگیری: بر اساس آنالیزهای انجام یافته در مدلهای multiplicative و additive، هیچ ارتباط معنیداری بین حضور این پلیمورفیسم و سقط مکرر وجود ندارد.
سعید رزمه، سلیمان افروغی، سیما شمسی پور، امیرمحمد دشتی،
دوره ۳۰، شماره ۳ - ( ۲-۱۴۰۴ )
چکیده
زمینه و هدف : با افزایش سریع جمعیت سالخورده و افزایش مداوم بیماری های قلبی عروقی، میزان بروز سکته مغزی ایسکمیک حاد سال به سال افزایش یافته و بار سلامتی قابل توجهی را به همراه دارد. از طرفی به دلیل فرآیند پاتولوژیک پیچیده، استفاده از تنها یک عامل در درمان ایسکمی ایده آل به نظر نمی رسد و بنابراین مطالعات برای یافتن ترکیبات و روش های موثر در حال گسترش می باشد. اداراوون دارویی است که به دلیل داشتن خاصیت آنتی اکسیدانی به نظر می رسد می تواند در درمان این بیماری کمک کننده باشد. لذا در این مطالعه به بررسی اثر داروی اداراوون بر بهبود بیماران سکته مغزی ایسکمیک پرداخته شد.
روش بررسی : در این مطالعه کارآزمایی بالینی، ۶۰ بیمار که در سال ۰۲-۱۴۰۱ با علائم سکته مغزی در ۲۴ ساعت اول در بیمارستان شهید جلیل شهر یاسوج بستری شده بودند، به طور تصادفی ۳۰ نفر در گروه کنترل (شاهد) و ۳۰ نفر در گروه مداخله (مورد) تقسیم شدند. گروه مداخله ۳۰ میلی گرم دارو حل شده در ۱۰۰ میلی گرم نرمال سالین به مدت ۶۰ دقیقه دو بار در روز به مدت ۱۰ روز دریافت کردند و گروه کنترل انفوزیون نرمال سالین را به عنوان دارونما دریافت کردند. همچنین هر دو گروه درمان استاندارد سکته مغزی و سایر درمان های علامتی را در صورت نیاز دریافت کردند. NIHSS هر دو گروه توسط متخصص مغز و اعصاب در زمان بستری و در زمان ترخیص اندازه گیری شد. یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن ۲۷ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : نتایج حاصل از یافته های دموگرافیک مطالعه نشان داد که بین دو گروه از نظر سن، جنس، سطح تحصیلات و شاخص توده بدنی (BMI) تفاوت معنی داری وجود ندارد (۰/۰۵ < p). همچنین در طول مدت بستری تفاوت معنی داری مشاهده نشد (۰/۰۵ < p). در بررسی سابقه بیماری و عوامل خطر مرتبط، بین گروه مورد و گروه شاهد از نظر عوارض همراه، از نظر آماری رابطه معنی داری وجود نداشت (۰/۰۵ < p). در بررسی رابطه بین نمره NIHSS قبل و بعد از مداخله نشان داده شد که در گروه شاهد و مورد تفاوت معنی داری وجود دارد به طوری که پس از مداخله نمره NIHSS به طور معنی داری کاهش یافته است که نشان دهنده اثر مثبت دارو بر این متغیر است (۰/۰۵ > p).
نتیجه گیری : یافته ها در مطالعه حاضرنشان داد که اداراوون نمی تواند به عنوان یک درمان بالقوه برای بیماران سکته مغزی ایسکمیک حاد باشد. اما با توجه به نتایج مطالعات قبلی و نتایج مطالعه حاضر جهت ارزیابی اثربخشی این دارو در بیماران سکته مغزی ایسکمیک حاد بایستی بررسی های بیشتری انجام شود تا بتوان استفاده کردن از این دارو را به استراتژی های درمانی مورد استفاده در درمان اضافه کرد.