مریم حضرتی، نسرین زحمتکشان، طاهره دژبخش، دکتر علیرضا نیک سرشت ، دکتر بهرام ضیغمی ،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۴ )
چکیده
چکیده :
مقدمه و هدف: بیماریهای مزمن در همه دورههـای زندگی افراد تأثیرگــذار است و امروزه نه تنها افراد سالمند بلکه افراد میانسال و جوان را نیز درگیــــر میکند. بیشتر این بیماریهــــا بـه دلیل ناتوانیهای زیادی کـه برجای میگذارند، تأثیرات قابل توجهی بر کیفیت زندگی افراد ایجاد میکنند. یکی از بیماریهای مـــــزمن و ناتوان کننده مولتیپل اسکلروزیس است که در بالغین جوان دیده میشود. این بیماری با التهاب مـــاده سفید مغــز، از بین رفتن میلین و گلیوزیس سلولهای مغزی همراه است که باعث اختلالات نورولوژیکی متعدد و ناتوانی طولانی مدت در این بیماران میشود. هدف از انجام این پژوهش تعیین تأثیر فرایند نوتوانی بــــر کیفیت زندگی بیمــــاران مولتیپــل اسکلروزیس مراجعه کننده به درمانگاههای مغز و اعصاب وابسته به دانشگــــاه علوم پزشکی شیراز میباشد.
مواد و روش ها: در این پژوهش تجربی جهت بررسی کیفیت زندگــــی از پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگـــی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس که ۱۲ جنبه کیفیت زندگــــی را شامــل میشود، استفاده گردیــد. همچنین میزان ناتوانی بیمار با استفاده از مقیاس سنجش میزان ناتوانی که یک مقیــــــاس ۱۰ رتبهای است تعیین شده است. نمونه مورد مطالعه ۷۵ بیمار به مولتیپل اسکلروزیس بوده که به درمانگاههای مغز و اعصاب وابسته به دانشگــــاه علوم پزشکی شیراز در سال ۱۳۸۳ مراجعه کرده و بـــــه صورت تصـادفی در دو گروه مورد (۳۵ بیمار) و شاهد(۴۰ بیمار) قرار گرفتند. در ابتدا پرسشنـــــامه کیفیت زندگی به وسیله بیمار تکمیل شده و میزان نمره سنجش میزان ناتوانی بیمار تعیین گردید. سپس مداخلات نوتوانی شامل ۱۰ جلسه فیزیوتراپی، ۵ جلسه آموزش، ۲ جلسه مشاوره روانی و روان درمانی گروهی بر حسب نیاز بیماران در گروه مورد علاوه بر درمانهای معمول انجام میگرفت، در حـــالـــی که گروه شاهد در این مدت تنها درمانهای معمول (دارودرمانی) را دنبــــال میکردند و سپس در فـــاصله یک ماه پس از اجرای فرایند و سه ماه پس از آن مجدداً کیفیت زندگی و نمره سنجش میزان ناتوانی بیماران در هر دو گروه تعیین و با هم مقایسه گردید. داده های جمع آوری شده با نرم افزارSPSS و شاخص های توصیفی و آزمون های تی مستقل ، تی زوجی ، کای دو ، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون اندازه گیری تکراری تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که بیماران در گروه مورد در فاصله یک ماه پس از اجرای فرایند در ۷ جنبه و سه مــــاه پس ازآن کلیـــــه جنبههای کیفیت زندگــی افزایش قابل ملاحظه و معنی داری را نشان دادهاند، در حالی که در گروه شاهد یک ماه و سه ماه پس از فرایند کاهش آماری معنیداری در ۵ جنبه از جنبههای کیفیت زندگــــی دیده شده و در سایر جنبهها تفاوت آماری معنیداری مشـــاهده نگردید. قابل توجه این که در فــاصله یک تا سه ماه از اجرای فرایند گروه مورد این افزایش را در ۱۱ جنبه همچنان حفظ کــــرده بودند. همچنین در نمره سنجش میزان ناتوانی بیماران در گروه مورد قبل، یک مــــاه و ســه ماه پس از فرایند تفاوت آماری معنیداری مشاهده نشد. در گروه شاهد نیز یک ماه پس از فرایند تفاوت معنی داری در ایـــن نمره مشاهده نگردید، اما سه ماه پس از فرایند و در فاصله یک تــــا سه مـــــاه از اجرای فرایند کاهش آماری معنی داری مشاهده گردید (۰۳/۰ = p و ۰۰۹/۰ = p).
نتیجه گیری: نتایج نشان میدهد که فرایند نوتوانی موجب افزایش کیفیت زندگـــی و رضــایت از زندگی در بیماران مولتیپل اسکلروزیس گردیده است. همچنین ایـن فرایند توانایی انجام فعالیتهای روزانه را بهبود میبخشد، در حالی کـــــه بر نمره سنجش میزان نــــاتوانی این بیماران تأثیری ندارد. لذا پیشنهاد میگردد علاوه بر درمانهای معمول فرایند نوتوانــی به عنوان بخشی از برنامه درمان این بیماران در نظر گرفته شود.
واژههای کلیدی: فرایند نوتوانی ، مولتیپل اسکلروزیس ، کیفیت زندگی
اکبر رستمی نژاد، آسیه مبارکی، نسرین زحمتکشان،
دوره ۱۶، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه و هدف: عفونت محل زخم جراحی یکی از عفونتهای شایع بیمارستانی است. اعضای تیم جراحی که در هنگام عمل با بافتهای محل جراحی تماس دارند، با رعایت موازین کنترل عفونت در اتاق عمل نقش عمدهای در پیشگیری و کنترل این عفونتها دارند. پژوهش حاضر به منظور تعیین عملکرد پرسنل اتاق عمل در خصوص رعایت موازین کنترل عفونت در اتاقهای عمل بیمارستانهای آموزشی شهر یاسوج انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی از نوع مقطعی است که در سال ۱۳۸۸ در دانشگاه علوم پزشکی یاسوج انجام شد. تعداد ۴۲ نفر از پرسنل اتاق عمل در این مطالعه شرکت داشتند. ابزار گردآوری دادهها چک لیستی بود که به وسیله آن عملکرد آنها در خصوص رعایت موازین کنترل عفونت در سه نوبت از طریق مشاهده نامحسوس ثبت میشد و با توجه به میزان امتیاز کسب شده هر کدام از پرسنل، عملکرد آنها در چهار سطح ؛ خیلی ضعیف، ضعیف، متوسط و خوب طبقهبندی شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نزمافزار SPSS و آزمونهای آماری مجذور کای و تست دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد عملکرد افراد مورد پژوهش درخصوص رعایت موازین کنترل عفونت در اتاقهای عمل مراکز آموزشی و درمانی یاسوج متوسط بود.
نتیجه گیری : نتایج پژوهش بیانگر این مطلب است که افراد مورد مطالعه، برخی از موازین کنترل عفونت را در اتاق عمل رعایت نمیکنند، لذا پیشنهاد میشود با استفاده از آموزشهای ضمن خدمت، فعالتر نمودن کمیتههای کنترل عفونت در اتاق عمل و اعمال مکانیسمهای نظارتی و همچنین با استفاده از مواد آنتیسپتیک جدید جهت اسکراب جراحی، روشهای جدید اسکراب را جایگزین شیوههای رایج و سنتی نمایند.