دکتر سید مصطفی جزایری شوشتری ، دکتر رحمتاله حافظی، دکتر سیروس عزیزی، دکتر اسداله امانالهی ،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۷ )
چکیده
چکیده :
مقدمه و هدف: یکی از روشهای درمانی سندرم تونل کارپ، تزریق مواد بیحسی موضعی و کورتیکواستروئید میباشد. هدف از این مطالعه مقایسه اثر کرم لیدوکائین و پریلوکائین با تزریق متیل پردنیزولون استات در مچ دست بر کاهش درد مبتلایان به سندرم تونل کارپ است.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بوده و در درمانگاههای طب فیزیکی و توانبخشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال ۱۳۸۶ انجام گردید. ۶۵ نفر از مراجعه کنندگان که از نظر بالینی و الکترودیاگنوز دچار سندرم تونل کارپ با شدت خفیف تا متوسط بودند، انتخاب گردیدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه درمانی تحت درمان با کرم موضعی لیدوکائین و پریلوکائین و تزریق یک واحد (۴۰ میلیگرم) متیل پردنیزولون استات در مچ دست قرارگرفتند. برای ارزیابی بیماران و تعیین شدت درد آنها از معیار سنجش بینایی استفاده شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمون مجذور کای آنالیز شدند.
یافتهها: میانگین شدت درد قبل، پس از درمان و۴ هفته پس از آن در گروه تحت درمان با کرم موضعی لیدوکائین و پریلوکائین ۹۸/۰±۸/۵، ۸۲/۰± ۷/۰ و ۲/۱± ۱/۲ و در گروه تحت درمان با متیل پردنیزولون استات ۱± ۷/۵، ۵/۱±۴/۲ و ۴/۱± ۶/۱ بود( ۰۰۱/۰p< ).
نتیجهگیری: کرم لیدوکائین و پریلوکائین باعث کاهش درد ناشی از سندرم تونل کارپ میگردد و میتواند به عنوان یک روش مناسب و غیر تهاجمی برای کاهش علایم سندرم تونل کارپ با شدت خفیف تا متوسط مورد استفاده قرار گیرد.
واژههای کلیدی: لیدوکائین و پریلوکائین(املا)، متیل پردنیزولون استات، سندرم تونل کارپ
رحمن یوسفی، فریبا حافظی، سعید بختیارپور، بهنام مکوندی،
دوره ۲۶، شماره ۵ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان از جمله بیماریهای صعبالعلاج است که در درمان آن علاوه بر درمان دارویی و پزشکی، مداخلات روانشناختی نیز در کاهش پیامدهای روانی آن مؤثر هستند. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر هیپنوتیزم شناختی ـ رفتاری و درمان مبتنی بر ذهنآگاهی روی ابعاد ترس از عود در زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی با استفاده از روش پیشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل بود که در سال ۱۳۹۹ـ۱۳۹۸ انجام شد. جامعه آماری پژوهش زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر گرگان بودند. حجم نمونه با توجه به توان آزمون(۸۰/۰)، اندازه اثر(۵۰/۰) و سطح اطمینان(۰۵/۰) با توجه به جدول کوهن برای گروه نمونه(۱۵ نفر) بود. با توجه به ملاکهای ورود ۴۵ نفر انتخاب شد. پس از انتخاب گروه نمونه اولیه؛ نمونهها بهصورت تصادفی به سه گروه ۱۵ نفری تقسیم و سپس با گمارش تصادفی دو تا از گروهها به عنوان گروه مداخله و دیگر گروه به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد و ابزار پژوهش پرسشنامه ترس از عود بود. گروههای مداخله تحت آموزش گروهی هیپنوتیزم شناختیـ رفتاری و درمان گروهی ذهنآگاهی قرار گرفتند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری آنالیز واریانس، کولموگروف ـ اسمیرنف، لوین و تست تعقیبی تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که مداخلههای مبتنی بر هیپنوتیزم شناختی-رفتاری و درمان مبتنیبر ذهن آگاهی روی کاهش ترس از عود تأثیر معنیدار داشتهاند. نتایج حاصل از آزمون تعقیبی یزای مقایسه اثربخشی نیز نشان داد مداخله هیپنوتیزم شناختی ـ رفتاری اثربخشی بیشتری در کاهش ترس از عود داشته است.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش ترس از عود بیماری در مبتلایان به سرطان تحت تأثیر درمان هیپنوتیزم مبتنی بر شناختی ـ رفتاری بهبود بهتری داشته است. از این رو به کارگیری این پرتکل درمانی برای بیماران سرطانی پیشنهاد میگردد.