[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي :: درباره نشريه :: آخرين شماره :: تمام شماره‌ها :: جستجو :: ثبت نام :: ارسال مقاله :: تماس با ما ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات نشریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
تسهیلات پایگاه::
بایگانی مقالات زیر چاپ::
بانک ها و نمایه نامه ها::
فرم پیش نیاز ارسال مقاله::
::
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
بانک ها و نمایه ها
DOAJ
GOOGLE SCHOLAR
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
۸ نتیجه برای جوان

احمد علی خانی، عبدالرسول جوان ، خدیجه قنبریان ،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۸۲ )
چکیده

مقدمه و هدف: لوپوس اریتماتوز منتشر یک بیماری با علت ناشناخته می باشد که در آن بافتها و سلولها به وسیله اوتوآنتی بادیهای پاتوژن و کمپلکسهای ایمنی دچار آسیب می شوند. ۹۰ درصد موارد ابتلا در زنان دیده می شود. یکی از ارگانهای درگیر در این بیماری قلب می باشد و شایع ترین تظاهر درگیری قلب پریکاردیت است و گرفتاری میوکارد معمولا غیر معمول است. این بیماری گاهی به شکل تب با علت ناشناخته تظاهر می نماید. تشخیص بیماری با یافتن معیارهای بیماری همراه با آنتی بادیهای موجود در سرم تایید می شود. معرفی بیمار: بیمار خانم ۳۹ ساله ای است که با تب، لرز و درد در تمام شکم از ۲۵ روز قبل از بستری مواجه بوده است درد مفاصل و گاهی تنگی نفس خفیف شبانه نیز داشته است. در معاینه، تب همراه با تاکیکاردی بوده و فشار قسمت فوقانی راست شکم باعث درد می شد. سونوگرافی سیتی اسکن شکم نرمال و در عکس سینه اندازه قلب در بیشترین حد نرمال بود. در خون محیطی کاهش سلولهای سفید خون داشت و اکوکاردیوگرافی شواهد گرفتاری میوکارد را مطرح نمود. با شروع کاپتوپریل پس از ۴۸ ساعت تب بیمار قطع و علایم کاهش یافت و سرولوژی از نظر لوپوس مثبت شد. نتیجه گیری: میوکاردیت در بیماری لوپوس می تواند بدون علامت واضح بالینی بوده و علایم سیستمیک بیمار تنها به کاپتوپریل پاسخ دهد.
حمیدرضا غفاریان‌ شیرازی، دکتر عبدالرسول جوان، دکتر ابراهیم حاتمی‌پور، دکتر علی موسوی‌زاده، حسین قائدی، مسعود محمدی‌باغملائی ، عباس جبارنژاد،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۵ )
چکیده

چکیده : مقدمه و هدف: بیماری‌های قلبی عروقی مهمترین عامل مرگ و میر در اغلب کشورهای جهان شناحته شده‌اند. آمارهای رسمی نشان می‌دهد که میزان مرگ و میر ناشی از این پدیده در ایران رو به افزایش است. در این راستا هدف از این مطالعه تعیین میزان بقاء یک ساله و عوامل مرتبط با آن در بیماران سکته قلبی بود . مواد و روش ها: این یک مطالعه توصیفی ـ تحلیلی از نوع مطالعات بقاء است که بر روی ۱۱۱ نفر از بیماران مراجعه کننده به اورژانس و یا بستری شده در بخش مراقبت‌های ویژه قلبی بیمارستان امام سجاد (ع) یاسوج با تشخیص سکته قلبی حاد از بهمن ماه ۱۳۸۲ انجام پذیرفت و وضعیت آنها تا یک سال مورد پیگیری قرار گرفت. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه‌ای بود که با مصاحبه حضوری و به وسیله پرسنل آموزش دیده تکمیل گردید. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از نرم‌افزار SPSS و شاخص‌های توصیفی و آزمون‌هـای آماری آنالیز گردیدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ۷۳ درصد بیماران مذکر و ۹۰ درصد متأهل بودند. میانگین و انحراف معیار سن بیماران با حداقل و حداکثر ۳۷ و ۸۷ سال در زمان بروز سکته ۱۲± ۵۷ سال بود. ۳۱ درصد بیماران دخانیات مصرف می‌کردند. میانگین و انحراف معیار شاخص توده بدنی بیماران ۲/۳ ± ۸/۲۸ کیلوگرم بر مترمربع بود و ۲۵ درصد بیماران شاخص توده بدنی بیش از ۳۰ کیلوگرم بر مترمربع داشتند. میانگین و انحراف معیار فاصله زمانی بروز علایم تا مراجعه به پزشک ۲/۲ ± ۴ ساعت و زمان مراجعه به پزشک تا بستری شدن ۹/۴ ± ۵ ساعت بوده است. همچنین میانگین و انحراف معیار طول زمان بستری در بیمارستان۶۷/۱± ۴ روز بوده است. ۱۶ درصد بیماران سابقه سکته قلبی و۶۳ درصد سابقه پرفشاری خون داشتند که اختلاف معنی‌داری بین زنان و مردان بود. ۸۲ درصد بیماران سکته با موج Q داشتند. شایع‌ترین سطوح درگیر شامل؛ بخش تحتانی خلفی ۴۱ درصد و بخش تحتانی۴۰ درصد بود. ۹۵ درصد بیماران بلوک قلبی نداشتند، همچنین ۹۵ درصد بیماران در کلیپ I بودند. نسبت مرگ از کل مرگ‌ها در بیماران با سکته قلبی در ده ساعت اول ۴۰ درصد و در ۲۴ ساعت اول ۲۸ درصد بوده است. میزان بقاء در بیماران با سکته قلبی در ۱۰ ساعت اول ۹۱۰/۰ ، در ۲۴ ساعت اول ۸۴۷/۰، در ماه اول ۸۲۹/۰ ، در ماه سوم ۸۲۰/۰ ، در ماه ششم ۷۹۲/۰ و در یک سال ۷۷۱/۰ برآورد گردید. عواملی که نسبت شانس مرگ را افزایش می‌داد شامل؛ متأهل نبودن ۳۹/۴ برابر، سن بیشتر از ۶۰ سال ۱۲/۳ برابر، سیگاری بودن۳ برابر، شاخص توده بدنی بیشتر از ۲۷ کیلوگرم بر مترمربع داشتن ۶/ ۲ برابر و درد آنژین صدری پس ازسکته قلبی ۲۱/۲ برابر بود. نتیجه گیری: میزان مرگ و میر در یک ماه اول در بیماران با سکته قلبی بیشتر از مطالعات مشابه در سایر نقاط کشور و میزان بقاء یک ساله کمتر بود. مهمترین عوامل مؤثر بر میزان بقاء شامل؛ مجرد بودن، مصرف سیگار، چاقی و درد آنژین صدری پس از سکته قلبی می‌باشد. واژه های کلیدی: سکته قلبی، میزان بقاء، عوامل خطرزا
عبدالرسول جوان، علی محمدی، شیرعلی خرامین، سمانه محبی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۸۶ )
چکیده

چکیده: مقدمه و هدف: بیماری‌های قلبی ـ عروقی یکی از شایع‌ترین علل مرگ و میر بشر در قرون اخیر بوده است. عوامل متعددی در بروز این بیماری‌ها نقش دارند که یکی از این عوامل اختلالات خواب می‌باشد. این اختلالات در جامعه بسیار شایع هستند. هدف از این مطالعه مقایسه شیوع اختلالات خواب در بیماران مبتلا به سکته قلبی حاد با همراهان سالم آنان است. مواد و روش‌ها: این مطالعه یک پژوهش تحلیلی به صورت مورد ‌‌ـ ‌شاهدی است که روی ۶۵ نفر بیمار مبتلا به سکته قلبی حاد بستری در بیمارستان امام سجاد(ع) یاسوج به عنوان گروه مورد و ۶۵ نفر از همراهان سالم آنان به عنوان گروه شاهد در سال ۱۳۸۴ انجام گرفت. نمونه‌ها به روش نمونه‌گیری آسان انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از دو پرسشنامه اختلالات خواب‌آلودگی و پرسشنامه محقق ساخته جمع‌آوری گردید. داده‌های جمع‌آوری شده به وسیله نرم‌افزار SPSSو آزمون‌های آماری مجذور کای، تی و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: از موارد دیس‌سومینا، زمان بیدار شدن صبحگاهی، طول مدت خواب شبانه، اشکال در به خواب رفتن، انقطاع خواب و سندرم پاهای بی‌قرار در گروه مورد به طور معنی‌داری بیش از گروه شاهد مشاهده شد. از نظر زمان به خواب رفتن شبانه و خوابیدن در طول روز بین دو گروه تفاوتی مشاهده نشد. در بین اختلالات پاراسومینا، شیوع فلج خواب، کابوس شبانه و راه رفتن در خواب در گروه مورد به طور معنی‌داری بیش از گروه شاهد بود، ولی از نظر دندان قروچه و صحبت کردن در خواب بین دو گروه اختلاف معنی‌داری مشاهده نشد. نتیجه‌گیری: اختلالات خواب در افراد با سکته حاد قلبی بیشتر از افراد سالم دیده می‌شود و می‌تواند به عنوان یک عامل خطر در بروز سکته‌های قلبی در نظر گرفته شود.
محمدرضا رزاقی ، مجتبی محمدحسینی ، علیرضا رضایی، ایرج رضایی، حمید نیک نام، بابک جوانمرد،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۷ )
چکیده

مقدمه و هدف: رزکسیون پروستات از طریق مجرای ادراری شایع ترین عمل اورولوژی می باشد. با در نظر گرفتن عوارض جراحی رزکسیون پروستات از طریق مجرا، مطالعات تکنولوژیک به سمت ایجاد یک روش آندوسکوپیک به صورت آلترناتیو در کنار جراحی رزکسیون پروستات از طریق مجرای ادراری سوق می یابند. بیشتر مطالعات امیدوار کننده در این زمینه روی لیزرهای پر انرژی می باشد. در این مطالعه میزان اثربخشی لیزرKTP ساخت انرژی اتمی ایران روی آدنوم های رزکت شده طی جراحی باز پروستات بررسی می شود. مواد و روش ها: این مطالعه به صورت تجربی روی پروستات رزکت شده ۴۰ بیمار که به جهت مشکلات ادراری با تشخیص هیپرپلازی خوش خیم پروستات به درمانگاه ارولوژی بیمارستان شهدا تجریش در تهران سال ۱۳۸۶ مراجعه نموده اند انجام شده است. تمامی پروستات ها به دو قسمت تقسیم شده، قسمت اول به پاتولوژی ارسال شده و قسمت دوم بدون دستکاری جهت تاباندن لیزر KTP با توان ۵ وات به مدت ۱۵ ثانیه در چهار گروه (گروه اول یک مرحله لیزر، گروه دوم دو مرحله، گروه سوم و چهارم به ترتیب سه و چهار مرحله) که در داخل بیمارستان نصب شده است ارسال شده است و میزان نفوذ و تغییرات پاتولوژی بررسی شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری مان ویتنی و ویلکاکسون تحلیل گردید. یافته ها: متوسط سن بیماران ۷۳,۲۵±۶.۸ سال و متوسط سطح آنتی ژن اختصاصی پروستات ۳.۶۵±۲.۱ نانوگرم بر میلی لیتر بود. در تمام گروهها با هر مرحله تابش اشعه لیزر، ۲ـ۱ میلی متر تخریب بافتی مشاهده شد. در بررسی پاتولوژیک نمونه ها شاهد ۲ـ۰ میلی متر تخریب ساختار سلولی به صورت محو شدن هسته های سلولی و تغییرات بازوفیلیک استرومای سلولی (اثر کاتر) مطابق با تغییرات سوختگی در بافت می باشد. نتیجه گیری: نتایج پاتولوژی نشان می دهد که تغییرات میکروسکوپی پاتولوژی بسیار ناچیز است، بنابراین ریسک پارگی کپسول نیز وجود ندارد. عمل پروستاتکتومی به وسیله لیزرKTP جهت درمان علایم انسدادی به دنبال هیپرپلازی خوش خیم پروستات بسیار سریع و مطمئن می باشد و ضمنا با توجه به قیمت مناسب نوع ایرانی ساخت انرژی اتمی ایران صرفه جویی لازم را به دنبال خواهد داشت.
دکتر محمدرضا رزاقی، دکتر سیدحمید نیکنام، دکتر مجتبی محمدحسینی، دکتر علیرضا رضایی، بابک جوانمرد، دکتر ایرج رضایی،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۸ )
چکیده

چکیده مقدمه و هدف: کانسر ترانزیشنال لگنچه کلیه، یکی از تومورهای برخاسته از اروتلیوم سیستم ادراری فوقانی است. رخداد کانسر ترانزیشنال لگنچه کلیه نسبت به موارد مشابه کانسر ترانزشینال مثانه فوق‌العاده نادر بوده و به علاوه با تأخیر در تشخیص صحیح بیشتری همراه است. با یافتن شواهد بالینی اختلالات نورولوژیک و با تأیید وجود متاستازهای مغزی در مطالعات تصویرنگاری می‌توان به کمک روش‌های کم تهاجمی مانند چاقوی گاما و همچنین رژیم شیمی درمانی، طول عمر و کیفیت زندگی بیماران را بهبود بخشید. در این مقاله یک مورد کانسر ترانزیشنال لگنچه کلیه با تظاهرات غیر معمول مغزی گزارش شده است. معرفی بیمار: بیمار مردی ۶۱ ساله بود که در سال ۱۳۸۴ با شکایت همی‌پارزی، اختلال حافظه، علایم سایکوتیک، علایم نورولوژیک مربوط به متاستازهای متعدد مغزی و بدون علایم و شکایت ارولوژیک به بیمارستان شهدای تجریش تهران مراجعه نمود. در بررسی‌های به عمل آمده کانسر ترانزیشنال لگنچه کلیه چپ با متاستازهای مغزی (لوب‌های پاریتال و فرونتال) تشخیص داده شد و تحت عمل جراحی حمایتی رادیکال نفرویورتکتومی چپ و چاقوی گامای استریوتاکسیک رادیوسرجری جهت متاستازهای مغزی قرار گرفت و به دنبال آن تحت شیمی درمانی قرار گرفت و بعد از مدت ۳۴ ماه بررسی بیمار همچنان در قید حیات می‌باشد. نتیجه‌گیری: هر چند متاستاز از ترانزیشنال سل کارسینومای لگنچه کلیه به مغز بسیار نادر است، ولی با وجود روش‌های کم تهاجمی مانند چاقوی گامای رادیوسرجری و هم‌چنین رژیم‌های شیمی درمانی مؤثر جهت درمان تومور اروتلیال متاستاتیک، چنین بیمارانی را می‌توان با موربیدیتی کم تحت درمان قرار داد و باعث افزایش بقاء و افزایش کیفیت زندگی در آنها شد. واژه‌های کلیدی: کانسر ترانزیشنال، لگنچه کلیه، متاستاز مغزی
نسرین احمدی قراگزلو، اسحق رحیمیان بوگر، جوانشیر اسدی، رضا وجدانی،
دوره ۲۴، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۸ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: یکی از شایع‌ترین و مخرب‌ترین علایمی‌که بازماندگان سرطان آن را تجربه می‌کنند، خستگی مرتبط با سرطان است. این علامت می‌تواند سال‌ها پس از تشخیص سرطان ادامه یابد و منجر به کاهش عملکرد، کیفیت زندگی و هم‌چنین پیامدهای               اجتماعی‌ـ اقتصادی قابل ملاحظه گردد، لذا هدف از این مطالعه تعیین و بررسی بهبود خستگی مرتبط با سرطان در بیماران مبتلا به سرطان سینه و کولورکتال شرکت کننده در برنامه آموزشی MBSR بود.
 
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان سینه و کولورکتال مراجعه کننده به درمانگاه شهید مطهری و بیمارستان آنکولوژی امیر شهر شیراز در سال ۱۳۹۶ می‌باشند که ۳۸ بیمار با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. نمونه‌ها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش(۱۹ نفر) و گروه کنترل(۱۹ نفر)، تقسیم شدند. گروه‌ها در پیش‌آزمون و پس‌آزمون به مقیاس خستگی مرتبط با سرطان پاسخ دادند. نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره، تحلیل شدند.
 
یافته‌ها: نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره، نشان داد که کاهش استرس مبتنی بر بهوشیاری یاعث کاهش معنی‌داری نمرات میانگین در زیرمقیاس‌های جسمانی(۰۰۰۱/۰p<) و ۴۹/۱۴۱=F)، شناختی(۰۰۰۱/۰p<) و ۲۳/۶۶=F) و عاطفی(۰۰۰۱/۰p<) و ۴۴/۵۸=F) ، و نمره کلی (۰۲۳/۰= P ، ۶۶/۵ =F)، خستگی مرتبط با سرطان در پس آزمون، شده است یعنی بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر میانگین کلیه ابعاد خستگی مرتبط با سرطان، تفاوت معنی دار بود. و میانگین کلیه ابعاد خستگی مرتبط با سرطان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بود.
 
نتیجه‌گیری: این مطالعه شواهدی مبنی بر اثربخش بودن MBSR بر خستگی مرتبط با سرطان در مبتلایان به سرطان سینه و کولورکتال، فراهم کرد و می‌تواند به عنوان مداخله‌ای کارآمد و مؤثر در مراکز درمانی و بیمارستان‌ها به کار گرفته شود.
 
 
زهرا فرشیدفر، اسحق رحیمیان بوگر، جوانشیر اسدی، پیام ایزدپناهی،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( ۴-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه و هدف: تهوع و استفراغ جزء شایع‌ترین و نگران‌کننده‌ترین عوارض جانبی درمان سرطان پستان با داروهای شیمی‌درمانی است و علی‌رغم پیشرفت‌های علم پزشکی کنترل تهوع و استفراغ ناشی از شیمی‌درمانی هنوز با چالش مواجه است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین و بررسی اثر درمان فعال‌سازی رفتاری گروهی بر تهوع و استفراغ ناشی از شیمی‌درمانی در زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شد.
 
روش بررسی: این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل می‌باشد. جامعه آماری کلیه بیماران مبتلا به سرطان پستان مراجعه‌ کننده به بیمارستان ایران ‌مهر بیرجند در سال ۱۳۹۷ بود. در ابتدا به روش نمونه‌گیری در دسترس با ۶۰ نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بیمارستان، مصاحبه ساختارمند هم راستا با هدف پژوهش انجام شد. سپس ۳۲ بیمار با شرایط ورود انتخاب و بعد از آن به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. اطلاعات با پرسشنامه‌های جمعیت شناختی و تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی (۲۰۱۶) جمع‌آوری شد. پروتکل درمان بر اساس الگوی فعال‌سازی رفتاری گروهی طی ۸ جلسه ۱۲۰ دقیقه‌ای به ‌صورت هفتگی به گروه مداخله ارایه شد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. داده‌ها با استفاده آزمون‌های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره، شاپیروـ ویلک، ام باکس و لون و تی مستقل تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته‌ها: میانگین نمرات پس‌آزمون زیر مقیاس‌های شدت(۰۵/۰p< و ۱۴۸/۸۴ =F) و مدت  (۰۵/۰p< و ۱۷۴/۲۲=F) تهوع حاد و شدت استفراغ حاد(۰۵/۰p<  و ۷۴۱/۶ =F) در گروه مداخله به‌طور معنی‌‌داری کمتر از میانگین نمرات پس‌آزمون گروه کنترل بود، ولی تفاوت معنی‌داری بین میانگین نمرات پس‌آزمون زیر مقیاس مدت استفراغ حاد در دو گروه مداخله و کنترل بعد از حذف اثر پیش‌آزمون وجود نداشت (۰۵/۰<۱۹۵/۰=p و ۷۶۵/۱=F).
 
نتیجه‌گیری: درمان فعال‌سازی رفتاری گروهی به‌ طور معنی‌داری باعث کاهش شدت، مدت تهوع حاد و شدت استفراغ حاد ناشی از شیمی‌درمانی در زنان مبتلا به سرطان پستان می‌شود و می‌تواند درمان کاربردی و امیدوار کننده‌ای طی دوره شیمی‌درمانی باشد.
 

امیر امامی، فاطمه جوانمردی، ندا پیربنیه،
دوره ۲۸، شماره ۵ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کوویدـ۱۹ دارای علایم بالینی متعدد و متفاوتی در گروه‌های مختلف می‌باشد که این امر شناسایی علایم شایع در کودکان به عنوان ناقلین خاموش و شناسایی به موقع بیماران را در کنترل گسترش این بیماری پررنگ‌تر می‌نماید. لذا هدف از این مطالعه تعیین و بررسی شیوع علایم بالینی کوویدـ ۱۹ در کودکان بود.

روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه مروری و متاآنالیز می‌باشد که بر اساس دستورالعمل پریزما انجام شد. شیوع علایم به عنوان فاکتورهای شناسایی کودکان مبتلا به کوویدـ۱۹ در بدو ورود به بیمارستان در فاصله زمانی سال‌های ۱۳۹۹ الی ۱۴۰۱ بررسی گردید. مقالات مورد استفاده در بانک‌های اطلاعاتی بین‌المللی و داخلی با استفاده از کلید واژه‌های؛ کودکان، اطفال، کوویدـ۱۹،  علایم، علایم بالینی، تب، اسهال، استفراغ، نفس تنگی، سرفه، سردرد، تهوع، لرز، بدن درد، خستگی و بی‌حالی جستجو شدند. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آزمون‌ ایگر برای بررسی خطای انتشار و ناهمگنی با استفاده از آزمون  I۲ارزیابی شد .

یافته‌ها: به منظور تعیین شیوع علایم بیماری کوویدـ۱۹ در کودکان، در مجموع ۲۶۱ مقاله دریافت شد که در نهایت ۲۱ مقاله در تجزیه و تحلیل در نظر گرفته شد. به طور کلی ۲۲۰۰ بیمار در این مطالعه بررسی شد. با توجه به نتایج، تب با شیوع کلی ۴۷ درصد و فاصله اطمینان ۹۵ درصد(۵۰/۵۰-۹۶/۳۸) بیشترین علامت و اسهال با شیوع کلی ۶۹/۶ درصد و فاصله اطمینان(۰۵/۸ - ۴۲/۵) کمترین میزان شیوع را داشتند.

نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج مطالعه تب و سرفه دو علامت بارز بیماری کوویدـ۱۹ در کودکان هستند. با توجه به این که این دو علامت به عنوان علایم معمول در اغلب بیمار‌ی‌های کودکان  نیز مطرح هستند، در دوران اپیدمی حاضر می‌بایستی که در شناسایی کودکان بیمار و یا آلوده مورد توجه قرار گیرند.
 
 

صفحه 1 از 1     

ارمغان دانش Armaghane Danesh
Persian site map - English site map - Created in 0.12 seconds with 34 queries by YEKTAWEB 4710